روزی که جمع کردی و گفتی که می روی
من خواهش میکردم لحظه ای بیشتر بمان
گفتی فرصتی نیست، باید رفت ...
آن شب دیدم بهای لحظه ای دیگر تو را داشتن چقدر سنگین است .
برای ثانیه ای دیگر هم نشد داشته باشمت
چقدر گریه کردم برای این نداشتن
.
.
حالا هر کجایی
محفلت گرم باشد هی تویی که نیستی
یلدا مبارک
برف می آید و می رقصد
و نفس در نفس خاطره هایت
من مانده ام و این همه تنهایی
یلدا مبارک
این همه یلدا از پی هم
داع مرا تازه نگه میدارد
باز هم آمده از راه
شب یلدایی هاااااا ....
یلدا مبارک