تو مترو نشسته بودم یهووو یه دختره اومد نشست کنارم خودشو چسبوند بهم
تا اومدم یه حرف بزنم یه اخوند اومد جلو گفت ایشون چه نسبتی باهاتون دارن تااومدن بگم هیچی دختره گفت نامزدمه داریم میریم عقدکنیم اخوند گفت نمیخواد برید همینجا عقدتون میکنم هیچی دفترو دراوردو خوندو کل واگن دس زدن جیغ سوت...
تاریخ درج:
۹۳/۱۱/۱۳ - ۱۸:۱۰ 3 نظر , 120
بازدید