انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در شهرستان میانه تمام شده و برندگان آن خود را برای تکیه بر صندلی های سبز پارلمان آماده می کنند. قافلان ضمن احترام به تمامی کاندیداها و طرفداران عزیزشان برای برند گان این کارزار که قرار است نمایندگی مردم شهرستان را در مجلس شورای اسلامی بر عهده بگیرند آرزوی موفقیت و سربلندی دارد. اما حالا که رقابت تمام شده و زمان رفاقت است، فرصت خوبیست تا ضمن واکاوی برخی مسائل پیش آمده در این دوره به بررسی آنها بپردازیم تا جامعه از کاستی ها پندگیرد و بر تقویت نقاط قوت خود بپردازد. پیروزی قاطعانه لیست امید در پایتخت و برخی استان ها و شهرهای ایران اسلامی نشان دادکه زیر پوست شهر خبرهایی هست که در ظاهرمشخص نیست و مردم خواستار تغییر در وضعیت معیشتی و زندگی اجتماعی خود هستند و یک بار دیگر ثابت کردند که از پیگیری امور از راه دموکراتیک و صندوق رای نا امید نشده اند و همچنان این روش را بهترین و کارآمدترین روش برای ساختن ایرانی آباد و باعزت می دانند. اما روی سخنم با مدعیان و آنهایی است که در شهرستان میانه ادعا دارند در طیف و جبهه کسانی هستند که به فکر اصلاح امورند و به اصطلاح امروزی اصلاح طلب هستند. مدعیانی که دهان منتقدان و رقبا را با شناسنامه دار خواندن خود می بندند و هم طیفی های خود را ناخالص و غیرخودی می نامند و با هزاران دلیل خودساخته و خود پرداخته، خودرا ذوب در این جریان می پندارند گویی که تفکر اصلاح طلبی قبائیست که بر قامت اینها دوخته شده و کسی حق برخورداری از آن را ندارد. غافل ازاینکه این چند نفر همان هایی هستند در دوران فضای باز سیاسی که خالق گفتگوی تمدن ها در دوره ریاست جمهوریش در کشور ایجاد کرد، در حاشیه امن موجود درجامعه بال و پرگرفتند و مهر اصلاح طلبی را بر شناسنامه خود زدند ولی در دوران نخوت بار هشت سال بعد، دم فرو بستند و کرکره دکانشان را پایین کشیدند در حالی که هم طیفی هایشان مردانه در برابر حریف ایستادند و هزینه دادند ولی دست از آرمان اصلاحات نکشیدند. همان هایی که امروز ادعای شناسنامه داری دارند با سیاست گهی به نعل و گهی به میخ، برای خود جایگاهی ویژه قائل شده و در زمان انتخابات سعی در بسیج افکار عمومی به نفع خود و نه به نفع جریان اصلاحات داشتند که این ادعا در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی ثابت شد و مدعیان با وجود اینکه اکثریت شورای محفلی اصلاح طلبان میانه را برعهده داشتند و جایگاه این شورا را تا سطح ستاد انتخاباتی نامزد خود تنزل داده بودند، نتوانستند ولع قدرت طلبی خود را پنهان کنند و با وجود امضاء میثاق نامه شورای اصلاحات، برمفاد آن وفادار نماندند و اسب تک روی و جاه طلبی خود را تک سواره تاختند و تاختند و در نهایت همین اسب سرکش در کمال ناباوری آنها را زمین زد و به غیر خودشان باعث صدمه و شکست دوستانشان شدند. هر چند تک تازی های ناشیانه برخی از این مدعیان دور از ذهن نبود ولی مردم و دوستداران آنها که ظرفیت بالایی هم در شهر دارند تصور نمی کردند که خودشیفتگی آنها تا این حد باشد که تا روز انتخابات واقعیت های موجود را قبول نکنند و همچنان با عناد ورزی، دوستان و هم پیمانان خود را تنها بگذارند و بد عهدی کنند. به هر حال اکنون که دوران جدیدی در مدیریت کلان شهرمان آغاز شده و دو نفراز بهترین فرزندان این خاک برای احقاق حقوق منطقه به مجلس فرستاده شدند. جا دارد اصلاح طلبان واقعی شهرستان به دور از هرگونه حب و بغض، ضمن رجعت به خویشتن خویش، با سعه صدر دست از عناد و تک تازی بردارند و به جای تکفیر دوستانشان با همدلی و هم افزایی یاریگر نمایندگان منتخب باشند. شاید 4 سال دیگر اصلاح طلبان به جای مدعیان شناسنامه دار با مدعیان کارت ملی دار بیعت کنند!...