فراموش کردم
رتبه کلی: 6570


درباره من
_______________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ___@@@@@@@@@@@@@@ ___@@@@@@@@@@@@@@ _________@@@@@@@ _____@@@@@@@@@@@ ___@@@@@______@@@@@ __@@@@@_________@@@@@ _@@@@@___________@@@@@ _@@@@@___________@@@@@ _@@@@@___________@@@@@ __@@@@@_________@@@@@ ___@@@@@______@@@@@ ______@@@@@@@@@@@ _________@@@@@@@ __@@@@@____________@@@@@ ___@@@@@__________@@@@@ ____@@@@@________@@@@@ _____@@@@@______@@@@@ ______@@@@@____@@@@@ _______@@@@@__@@@@@ ________@@@@@@@@@@ _________@@@@@@@@@ _________@@@@@@@@ __________@@@@@@@ ___________@@@@@@ _@@@@@@@@@@@@@ _@@@@@@@@@@@@@ ____________@@@@@ ____________@@@@@ ____________@@@@@ _@@@@@@@@@@@@@ _@@@@@@@@@@@@@ ____________@@@@@ ____________@@@@@ ____________@@@@@ _@@@@@@@@@@@@@ _@@@@@@@@@@@@@
_______
______
______
_______
________
_________
_________
________
_______
______
______
_______
________
_________
__________
__________
_________
________
_______
______
______
_______
________
_________
_________
_________
________
_______
______
______
_______
________
_________
__________
__________
_________
________
_______
______
______
_______
________
_________
_________
_________
________
_______
______
______
_______
________
_________
__________
__________
_________
________
_______
______ یاشاسین میانااااااااا
HOSSEIN.PEZESHKI (HOSSEIMJOJO )    

عشق چیست؟ فرق عشق و دوستی چیست؟

درج شده در تاریخ ۹۲/۱۰/۱۲ ساعت 17:05 بازدید کل: 64 بازدید امروز: 61
 
عشق مرد و زن به هم چیست؟



1-عشق عارضه ایست روان تنی مرتبط با سن و پدیده ای مرتبط با رفتارهای جنسی و یا اندازه ترشح هورمون های درون ریز است. آدمی از 15 تا حدود30 سالگی بسیار برای عاشقی مستعد است درست از بلوغ جنسی و رشد کامل قد تا سنی که دیگر در رده بزرگسالان جای می گیرد. از 30 تا 40 سالگی یعنی به عبارتی در سن بلوغ عقلی احتمال بروز رفتارهای عاشقانه با افتی ناگهانی مواجه می گردد و از سن 40 تا سن پیری کمتر شنیده ایم یا دیده ایم که زنی یا مردی با عشقی رومانتیک دسته و پنجه نرم کند .

2- وقتی سرما می خوریم نشانه اصلی آن آبریزش بینی ،گرفتن گلو و بی حالی ست اما این ها علت سرما خوردگی نیستند علت سرما خوردگی یک ویروس است در عشق نیز علت آن "حس جنسی"و "حس تملک "است اما" توهم" و "کوری عقل " پدیدار عشق و صفات اصلی آنند. وقتی شما شخصی را می بینید که کسی را می پرستد و درباره اش دچار توهم است و غیر عقلانی او را می ستاید و آرزوی وصل او را دارد و او را بی زمان و بی مکان برای خود می خواهد با یک عاشق روبرویید.
شخص ،ناگهان دختر زیبایی را می بیند که به شدت حس جنسی اش را تحریک می کند و او را مجذوب می کند با دختر آشنا می شود و هرگز حاضر نیست او را از دست بدهد و می خواهد همیشه و همه جا مالک او باشد.این یعنی جوشش بی زمان و مکان حس تملک و غریزه جنسی که قبلا آن را تجربه نکرده بود .حالش بد است اضطراب دارد بی قرار است خیالبافی می کند کم خواب شده عصبی ست بی منطق شده و فقط می خواهد به او فکر کند وبا صرف هر آنچه که به عنوان جان و مال و حیثیت در چنته دارد به او برسد فقط و فقط. و به قول شوپنهاور تبدیل به اراده کور معطوف به معشوق می شود.
برای همین است که صفت مجنون را در وصف عاشق به کار می برند.مجنون یعنی جن زده و رفتار عاشق شبیه به یک جن زده است گویی مسخ شده و عقلش را از دست داده است.
3- عاشق به شکل یک عقل گریز خود را نشان می دهد. می دانیم که عقل چیزی است ما را به حیوان شرف و برتری می دهد.و از اینجا نحوست آغاز می شود.معشوق پر از عیب و ایراد است و عاشق جز حسن چیزی در او نمی بیند(چو بر دیده مجنون نشینی .در رخ لیلی به جز خوبی نبینی) این 1- کوری و 2- توهم ایده آل بودن بلایی سخت است و از مشخصات بارز عشق است..من کوهنوردانی را دیدم که قصد داشتند از جایی سخت بگذرند به آنها گفتم این دیگر چه ورزشی است که خطر مرگ بالایی بهمراه دارد یکی از آنها گفت این عشق است ورزش نیست درست چند روز بعد خبر سقوط یکی از آنها رسید. درست می گفت : کار عشق بود زیرا کار عقل سنجش شرایط به نفع جان است و کار عشق احتمالا رسیدن به مقصد به قیمت جان .(به تیغم گر زنی منت پذیرم ماه من!)

4- عاشقان بر سر اینکه بیماری کدامیک حقیقی تر است جدل می کنند!یکی می گوید عشق من حقیقی ست دیگری می گوید نه عشق تو هوس است ،عشق من حقیقی ست!عاشقی را افتخار می دانند به عبارتی عشق تنها بیماری دنیاست که عاشق به آن افتخار می کند زیرا توهم اینکه عاشق کسی شده اند که به معنای تمام ارزش های انسانی و جنسی است به راستی زیبا و شادی بخش است
و درست زمانی که به هر دلیلی نتوانستند به معشوق خود برسند یا زمانی که به معشوق خود رسیدند و دست یافتند دست به انکار معشوق و حتی دست به انکار زمین و آسمان می زنند.این ذات انسان است وقتی نتواند بسازد خراب می کند.این حرف یعنی اینکه عشاق به اقتضای حال و هوایشان چیزهایی می گویند مثل یک آدم مست یا خمار اما در گفته هایشان حقیقتی که درباره اش فکر کرده باشند وجود ندارند.لحظاتی که عاشقان برای روانشناس از عشق خود می گویند از ملال آور ترین لحظه هاست زیرا الگوی نظرات همه آن ها یکی ست : او تجلی زندگی است و من بدون او تجلی مرگ .

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

این مطلب توسط عشق است ابالفضل(ع) . . . بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)