فراموش کردم
رتبه کلی: 1847


درباره من
*مهاجر* (HSN-T )    

به تویی که دستهای کوچکت تمام دنیای من است ....

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۳/۱۲ ساعت 22:09 بازدید کل: 328 بازدید امروز: 322
 

در دوردستها که خدامیان چشمهایت خانه کرده بود...

من بیقرار منتظر آمدنت بودم

و توکه انگار دل نمی کندی.............

از لبهای فرشتگان طنین آوازتوبود

که انگارگوشهایم جزتو نمیشنید...

خداوند تورا به من هدیه داد............

و من همیشه دلشوره دارم از اینکه شاید آنچه میپنداشتم نباشم

نفس هایت که به گونه هایم ساییده می شود

انگار آرامش بهشت را به چشمهایم میفرستی.

دستهایت که می چرخد ومیان دستهایم پنهان می شود...

خنده هایت که ریش میشوم وعاشق چشمهایت که عمق نگاهم را می کاود و من همیشه تو راکم داشته ام.

از داشته هایم دلتنگ که میشوم انگارصدای گریه های توست...

تنها نوازشی که مرا بخودفرو میبرد که توفرشته ای یا نه.....نمی دانم...

اما همین بس که چشمهای خداوند میان دستهای من وتوپیداست.

آرام جان من....

اگرآزردمت یافراموشت کردم..

فراموش مکن که تورا با فرشته ها پیوند زده اند

.میان باغچه کوچک بهشتی خود...جایی برایم بگذار

همیشه دوستت دارم

                                                                              کسی که روزی پدر صدایش خواهی زد

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۳/۱۲ - ۲۲:۱۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)