درباره من

در نگاهت خیره ماندم عشق را پیدا کنم

گم کنم کم کم خودم را در تو... یا پیدا کنم...

چشمهایت را نگیر از من که مشتاقم هنوز

در نگاه بی خیالت، اعتنا پیدا کنم

گفتی عاقل باش! این حس کار دستت می دهد

گفتم این عقلی که گفتی را کجا پیدا کنم؟

هی معما میشوی، هی بی محلی می کنی

مانده ام باید چطور در تو وفا پیدا کنم؟

آه! از چشمان تو پیداست عاشق می کشی

میتوانم در نگاهت کشته ها پیدا کنم!

من اگر حوای تو باشم، به جز لبهای تو

میل سرخی های ممنوعه چرا پیدا کنم؟

دستهایت لرزه می افتند از دیدار من

پس چرا چیزی نمیگویی که تا پیدا کنم-

عشق مردی را که می دانم درون سینه اش

می توانم خانه ای بی انتها پیدا کنم




 
 

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۵/۲۵ ساعت 11:52

کاربران آنلاین (0)