فراموش کردم
رتبه کلی: 4156


درباره من
The moon is lonely, my friend
No lonely wolf tonight
You found another place to go
You left me behind
Lost in the desert of despair
You are all, but alive
I am all, but dead
You were my mirror of truth
My pillar of strength
How can I blame death for wanting you
Fate dealt me a bad hand
Death, in my cards
I bluffed, you died
The stakes were high
How could I have been blind
The leer, he wanted you
I thought I had a better hand
Lady luck laughed
Death befriended you
How quickly you forgot me
The hunter is gone
The moon is alone


نعیم ... (Knight )    

داستان مرد مهربان

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۰۳ ساعت 13:56 بازدید کل: 276 بازدید امروز: 110
 

 

داستان مرد مهربان

تعدادی مرد در رخت كن یك باشگاه گلف هستند... .

موبایل یكی از آنها زنگ می زند ,مردی گوشی را بر میدارد و روی اسپیكر می گذارد و شروع به صحبت می كند.

همه ساكت میشوند و به گفتگوی او با طرف مقابل گوش می دهند!

مرد: بله بفرمایید...

زن: سلام عزیزم!... منم!... باشگاه هستی؟

مرد:سلام بله باشگاه هستم.

زن: من الان توی فروشگاهم یك كت چرمی خیلی شیك دیدم فقط هزار دلاره میشه بخرم؟

مرد: آره اگه خیلی خوشت اومده بخر.

زن:می دونی از كنار نمایشگاه ماشین هم كه رد میشدم دیدم اون مرسدس بنزی كه خیلی دوست داشتم رو واسه فروش آوردن خیلی دلم میخواد یكی از اون ها رو داشته باشم ...

مرد:چنده؟

زن:شصت هزار دلار!!!

مرد:باشه اما با این قیمتی كه داره باید مطمئن بشی كه همه چیزش رو به راهه!!!

زن: آخ مرسی یه چیز دیگه هم مونده اون خونه ای كه پارسال ازش خوشم میومد رو هم واسه فروش گذاشتن 950000 دلاره!!!

مرد: خوب برو بگو 900000 تا اگه میتونی بخرش!

زن: باشه بعدا می بینمت خیلی دوست دارم.

مرد:خداحافظ عزیزم...

مرد گوشی را قطع میكند. مرد های دیگر با تعجب مات و مبهوت به او خیره میشوند!!!

بعد مرد می پرسد: ببخشید این گوشی مال كیه؟!!!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۰۳ - ۱۳:۵۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)