شاعروفرشته ای باهم دوست شدند...فرشته پری به شاعردادوشاعر شعری به فرشته...شاعر پر فرشته رالای دفتر شعرش گذاشت وشعرهایش بوی اسمان گرفت...فرشته شعر شاعررازمزمه کردو دهانش مزه عشق گرفت...خداگفت دیگر تمام شد...دیگر زندگی برای هردونفرتان دشوار میشود...زیراشاعری که بوی اسمان رابشنود زمین برایش کوچک است وفر...
تاریخ درج: ۹۳/۰۷/۰۶ - ۱۶:۵۲
( 8 نظر , 264
بازدید )