فراموش کردم
رتبه کلی: 833


درباره من
__000000____00000
_00000000?0000000
_0000000000000000
__00000000000000
____00000000000
_______00000
_________0
________*__000000___00000
_______*__00000000?0000000
______*___0000000000000000
_____*____00000000000000
_______*_____00000000000
________*_______00000
_________?________0
_000000___00000___*
00000000?0000000___*
0000000000000000____*
_00000000000000_____*
___00000000000_____*
______00000_______*
________0________*
________*__000000___00000
_______*__00000000?0000000
______*___0000000000000000
______*____00000000000000
______*______00000000000
_______*________00000
________*_________0
_________*________*
_________*_______*
__________*______*
___________*____*
____________*___*
_____________*__*
______________**




دوست می دارمش اما ...

می ترسم بگویم و بگوید مرسی

یا بگوید ب این دلیل یل ان دلیل دوستم ندارد

یا چ می دانم

مثل خیلی ها بگوید لیاقتم بیشتر از این حرفهاست

می ترسم از اینکه هر چیزی بگوید جز من هم دوستت دارم ...


چشم ها را شستم جور دیگر دیدم ,باز هم سود نداشت, تو همان بودی که باید دوست داشت...


دوستت دارم نگو تکراریست,شاید روزی نباشم که تکرارش کنم

 
mahsa (LadyMahsa )    

نمیدونم دل ما خوش بود یا قدیما بیشتر خوش میگذشت!!!

درج شده در تاریخ ۹۷/۰۴/۲۸ ساعت 13:58 بازدید کل: 451 بازدید امروز: 445
 

*_*

نمیدونم دل ما خوش بود
یا قدیما بیشتر خوش میگذشت

نمیدونم قد ما کوتاه بود
یا قدیما برف بیشتر میومد

قدیما بیسکویت ها هم باوفا بودند "مادر"
اما الان بیسکویت ها هم بی وفا شدند "های بای"
نیومده میره.سلام خداحافظ

نمیدونم سلامتی بیشتر بود
یا ما مریض نبودیم!

نمیدونم همه چی داشتیم
یا چشم و همچشمی نداشتیم

نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم
اما روزای خوبی داشتیم.

*_*

آن خدایی که به قلبم غم داد....
خود او باران داد....
زندگی با عطش ثانیه ها میگذرد...
میشود ثانیه را جریان داد....
من خدا را دارم...
آن خدایی که به هنگام غمم میگرید...
و به هنگام خوشی های دلم میخندد...
شعر من باز پر از صحبت بی قافیه گیست...
من خدا را دارم...
اوست هر قافیه و وزن و صدا
اوست جاری به دل ثانیه ها
همه بارانها، همه جریانها،همه تاب و تب دل،تپش ثانیه
ها..
پر از صحبت اوست
با دلم میخوانم...:من خدا را دارم
*_*

&&&&&&&******_*

بزرگی میگفت ؛
زنده بودن حرکتی است افقی ،
از گهواره تا گور ......
اما زندگی کردن حرکتی است عمودی ،
از فرش تا عرش ......
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست ...

ماموریت ما در زندگی
" بی مشکل زیستن " نیست ،
" با انگیزه زیستن " است ...
" سلطان دلها " باش ,
اما دل نشکن ...
پله بساز ،
اما از کسی بالا نرو ...
دورت را شلوغ کن ،
اما در شلوغی ها خودت را گم نکن .....
" طلا " باش ،
اما خاکی ....

این مطلب توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات