خدایا فقط تو رو میخوام ...
باور کردم که فقط تو سنگ صبور حرف هامی
می ترسم از اینکه بگم دوستش دارم ...
اون نمی دونه که با دل من چیکا کرده ...
نمی دونه که دلی رو اسیر خودش کرده
هنوز باورم نمیشه که دل به اون دادم
و اون شده همه هستیم ،
روز های اول آشنایی رو به یاد میارم ، اومدنش خوب بود ...
اونقدر خوب حرف می زد که به راحتی دلمو بهش باختم
و اون شد اولین عشقم تو زندگی
خدایا مثل اینکه تو تموم زیبایی های عالمو تو چهره و کلام اون گذاشته بودی ،
و این طوری منو اسیرش کردی
و دل کندن از اون برام محال شد
و داشتنش بزرگترین آرزوم تو زندگی
حالا که عاشقش شدم تو بگو چیکار کنم که تنهام نذاره ... ؟؟؟
خدایا امشب به تو می گم
چون تو تنها مونس تنهایی هامی
چطور بگم بدون اون می میرم ...؟؟؟