در تنور عاشقی، سردی مکن
در مقام عشق، نامردی مکن
لاف مردی میزنی، مردانه باش
در مسیرعاشقی، افسانه باش
دین نداری، مردمی آزاده باش
هر چه بالا میروی افتاده باش
در پناه دین، دکان داری مکن
چون به خلوت میروی، کاری مکن
عشق یعنی ظاهر باطن نما
باطنی آکنده از نور خدا
عشق یعنی عارف بی خرقه ای
عشق یعنی بنده بی فرقه ای
عشق یعنی آن چنان در نیستی
تا که معشوقت نداند کیستی
عشق یعنی ذهن زیبا آفرین
آسمانی کردن روی زمین
عشق گوید مست شو گر عاقلی
از شراب غیر انگور ولی
هر که با عشق آشنا شد، مست شد
وارد یک راه بی بن بست شد
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه ناممکن بود، ممکن شود
در جهان هر کار خوب و ماندنیست
رد پای عشق در او دیدنیست
سالک آری، عشق رمزی در دل ست
شرح و وصف عشق کاری مشکل است
عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر ، مستی ، والسلام
![](http://www.hammihan.com/users/users2015/status/original/HamMihan-201512332420092587571434257109.4197.jpg)