یک وقتی فقرا به خدمت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله آمدند و گفتند: این که در قرآن میگوید: اگر کسی در راه خدا یک درهم بدهد
« فَلَهُ عَشرُ أَمثَالِهَا »
ما هم دلمان میخواست داشتیم تا میدادیم و ده برابر برمیگشت، اما نداریم.
پیغمبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: شما ناراحت نباشید، از حالا به بعد هر وقت حوصله کردید، درست و با توجه بگویید:
«لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»
خدا مثل آنها ده برابر به شما ثواب میدهد.
پول نداری، زبان که داری. با قلم، با زبان، کاری از دستت برنمیآید، به مردم محبت کن.
این فقرا بیرون آمدند و به پولدارها گفتند: خیال نکنید ما از شما عقب افتادیم. پیغمبر صلیاللهعلیهوآله به ما فرموده است که بگویید:
«لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»
از آن ثوابها که خدا به شما داده، به ما هم میدهد.
پولدارها گفتند: ما هم پول میدهیم، هم «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» میگوییم.
اینها دوباره به مسجد رفتند، گفتند: یا رسول الله! کار خراب شد. ما به اینها گفتیم، اینها گفتند: ما هم این کار را میکنیم.
پیغمبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: آنها وظیفهشان
«لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»
نیست. آنها با این ذکر چیزی نصیبشان نمیشود. بلکه با پول دادن به آن ثواب میرسند.
پیغمبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: ماه رمضان افطاری بدهید، ولو با یک لیوان آب. حالا یک میلیونر به مسجد بیاید، کتری را از شیر آب پر کند و در لیوان بریزد و به مردم بدهد، این افطاری دادن نیست. اگر بخواهد افطاری بدهد، باید هر چقدر میتواند مستحق شرعی را دعوت کند، سفره افطار بیاندازد، افطار مفصل هم بدهد، این وظیفه او است، نه این که نیم کیلو خرما بگیرد و به مسجد بیاورد و جلوی مردم بگیرد، بگوید: آقا! بفرمایید افطار کنید! ثوابش را ما ببریم. کدام ثواب؟
معلوم است که وظایف هر کس جا به جا دارد؛ وظیفه همه ما با همدیگر فرق میکند. همه مسئولیتها و برنامهها متوجه یک نفر نیست. اسلام تقسیم بین همه ما است.
آن کسی که قدرت دارد و میتواند، باید ادای تکلیف کند، و آن کسی هم که میتواند، باید حلال و حرام خدا را به مردم بگوید. اگر بگوید: مردم! کتاب بردارید و بخوانید، این ادای تکلیف نکرده است. ما باید بدانیم که چه وظیفهای داریم، همان تکلیف را انجام بدهیم.
خیلی از تکلیفها را اگر ما انجام ندهیم، دیگر قضا ندارد، وقتی زمانش گذشت، دیگر قضا نمیتوان کرد.