اما چه چیزهایی میتواند موجب از دست رفتن فرصتها شود؟
أ) فقر
شخصی که دچار فقر گشته، به دلیل نداشتن بسیاری از امکانات، نمیتواند آنچنان که بایسته و شایسته است به وظایف خود عمل کند و در آرزوی انجام بسیاری از کارهای نیکی که میتوانست انجام دهد میماند، تاچه رسد به اینکه بخواهد در آنها پیشگام نیز باشد. کارهای خوبی از قبیل کمک به نیازمندان، از جهت مالی محتاج داشتن دارایی کافی است.
ب) ثروت
گاه پیش میآید که انسانی در اثر به دست آوردن مال و ثروت فراوان، روحیهی مالاندوزی و حرص و طمع در او به وجود میآید، که حاضر نیست به راحتی از سرمایهی فروانی که به دست آورده به دیگران ببخشد و در راه خیر و خوبی گامی بردارد.
این ثروت طغیانآور لذّت مشارکت در کارهای خوب و حتی شرینی عبادت پروردگار را نیز از انسان میگیرد.[13] حضرت عیسی(ع) فرمود:
«به حق به شما میگویم: همچنان که مریض به غذا نگاه میکند، ولی از آن لذّتی نمیبرد، همچنین صاحب دنیا از عبادتش لذت نخواهد برد و تا وقتی که دنیا در ذایقهاش شیرینی میکند، از شیرینی عبادت بهرهای نصیبش نمیگردد»[14]
ج) پیری
دوران پیری، دوران کاستیهای جسمی است. اگر انسان در زمانی که جوان است و از توانایی جسمی خوبی برخوردار است، از فرصتها به خوبی بهره نبرده و در انجام کارهای نیکی که نیاز به توانایی جسمی دارد، کوتاهی کند، دیگر پیری این اجازه را به او نخواهد داد تا به آن کارها مبادرت ورزد. شتاب در انجام کارهای نیک در جوانی این امکان را به انسان میدهد که بهترین بهره را از این دوران ببرد.
د) رخدادهای ناگوار
بعضی از حوادث اجتماعی و سیاسی نیز میتواند از عواملی باشد که فرصت های مناسب را از انسان بگیرد. انجام بسیاری از کارها نیازمند فضای مناسب اجتماعی و سیاسی است. اگر شخصی از فضای آرام اجتماعی، سیاسی و اعتقادی بهرهبرداری مناسب را نکند و با پیشتازی در امور خیر شخصیّت خوبی را برای خود ساخته و پرداخته نسازد، در معرض انحرافات اخلاقی و اعتقادی قرار دارد. رسول خدا(ص) فرمود:
«سوی کارهای نیک، پیش از آنکه فتنههایی چون پارههای شبهای تاریک ظاهر شوند، پیشی گیرید؛ در آن هنگام انسان صبح مؤمن است و شب کافر میشود؛ شب مومن است و روز کافر میشود و دین خود را به کالای ناچیز دنیا معامله میکند.»[15]
ه) مرگ
از میان علل و عواملی که موجب از دست رفتن تمامی فرصتها میشود، مرگ را میتوان بزرگترین عامل دانست. پس از مرگ تنها کارهای خوبی که هرکس پیش از مرگ انجام داده باقی میماند و بس. بنابراین تا فرصت هست و تا این عمر کوتاه از دست نرفته، انسان باید در ذخیرهی اعمال برای روز واپسین بکوشد.
موانع شتاب در کار خیر
بعضی از عواملی که به قهر و اجبار جلوی شتاب و سبقت در کارهای خیر را میگیرد، به اختصار بیان گردید. اما علل و عوامل دیگری نیز در شخصیّت برخی از افراد وجود دارد که میتواند موجب سستی انسان در انجام سریع و به موقع کارهای خوب گردد. از این عوامل میتوان به:
خودکمبینی، توقع بیش از حد از خود، کمالطلبی وسواسگونه، اشتیاق به لذتجویی کوتاه مدت، عدم اعتماد به نفس، عدم تسلط بر کار، نگرش منفی به کار، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران، احساس عدم مسؤولیت در برابر خود و دیگران، لجبازی با دیگران و ... اشاره نمود.[16]
هرگاه کسی این نقصان شخصیّتی را در خود درمان کند و متوجه باشد که فرصتها همیشه باقی نیستند؛ بلکه بسیاری از علل و عوامل اختیاری و قهری موجب از دست رفتن آنها میشوند، سعی و تلاشش در انجام کارها دو صد چندان خواهد شد. این تلاش با توجه به آثاری که شتاب و سبقت در کارهای نیک دربر دارد، سرعت بیشتری نیز به خود خواهد گرفت و چنین شخصی، با گذشت زمان جزء پیشگامان در کارهای خیر شناخته خواهد شد.
نتایج و ثمرات سبقت در خیرات
شتاب داشتن در کارهای خوب و پیشیگرفتن از دیگران در انجام آن دو نوع ثمره و نتیجه را دربر دارد:
أ) ثمرهی دنیوی
1) پیشرفت جامعه
از جمله نتایج دنیایی و مادی این کار میتوان به این موارد اشاره داشت: نخست آن که جامعه رو به پیشرفت مینهد؛ چراکه پیشرفت جامعه در گرو انجام گرفتن به موقع کارهای خوب است. اگر روحیهی مسابقه در انجام کارهای نیک در جامعه نهادینه شود، کارها با شتاب بیشتری پیش میرود.
2) ایجاد انگیزه در دیگران
نتیجه دیگر مسابقه، آن است که جامعه به انجام کارهای خیر تشویق میشود و هر کسی میکوشد تا نخستین کسی باشد که کار خوبی را انجام میدهد و در حقیقت جامعه با حالت عاطفی خاصی رو به رو میشود که هرکسی در جست و جوی یافتن کارهای خوب است.
3) ظهور و بروز کارهای خیر در جامعه
فایده دیگر مسابقه این خواهد بود که کارهای خیر علنی و آشکارا انجام و در چشم دیگران مطرح شود؛ زیرا در مسابقه، دست کم دو نفر مشارکت خواهند داشت و این گونه است که به صورت آشکار کارهای خیر مطرح و در جامعه منتشر و رقابت برای پیش تازی میان مردمان پدید میآید.
ب) نتایج معنوی و اخروی
در مورد نتایج معنوی و اخروی سبقت و شتاب در کارهای نیک نیز میتوان گفت: بسیاری از موارد تأخیر در انجام دادن کاری، موجب از دست رفتن فرصتها شده و ممکن است انسان دیگر آن میل اولیّه را برای انجام آن نداشته باشد. به همین سبب توصیه شده که هرگاه انسان خواهان انجام کار خوبی است، شتاب نموده و برعکس هرگاه قصد انجام کار ناپسندی را داشت، کمی درنگ کند.[17] بسیاری از موارد است که انجام یک کار خوب در زمانی مناسب، باعث عاقبت به خیری انسان میشود.[18]
از دیگرسو، خداوند از کارهای نیک، آنی را دوست دارد که در انجام آن شتاب شود.[19]البته باید یادآور شد که، تنها کسانی به این توفیق دست مییابند که به فرمودهی خداوند متعال اینگونه باشند:
«و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات به خرج میدهند و با این حال، دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام به سوی پروردگارشان بازمیگردند، (آری) چنین کسانی در خیرات سرعت میکنند و از دیگران پیشی میگیرند»[20]