فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3778


درباره من
سلام
.
.
میلاد هستم
.
18ساله
.
سوم تجربی
.
دوستامو دوستشون دارم
.
در ضمن اگه به مطالبم نظر بدین به مطلباتون حتما نظر میدم.
**********************
چقدر سخت است لبزیز باشی از"گفتن"ولی....در هیچ سویت محرمی نباشد.
**********************
هرکه با ما دوست باشد سرور و سالار ماست/یاد او درمان ما و قلب او در قلب ماست.
میلاد صباغ زاده (MILADTANHA91 )    

عالم و زن هرزه!

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۱/۱۶ ساعت 11:13 بازدید کل: 198 بازدید امروز: 102
 

 

شخصی عالم به دهی سفر کرد.زنی که مجذوب سخنان مرد شده بود از او خواست تا مهمان وی باشد.مرد هم پذیرفت و مهیای رفتن به خانه ی زن شد.کدخدای دهکده هراسان خود را به مرد رسانید و گفت این زن هرزه است به خانه ی او نروید.!

مرد به کدخدا گفت: یکی از دستانت را به من بده.کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان مرد گذاشت انگاه مرد گفت:حالا کف بزن.!

کدخدا تعجب کرد و گفت:هیچکس نمی تواند با یک دست کف بزند.!

مرد لبخندی زد وپاسخ داد:هیچ زنی نیز نمیتواند به تنهایی هرزه باشد مگر اینکه مردان دهکده نیز هرزه باشند.بنابراین مردان و پولهایشان هستند که از این زن.زنی هرزه ساخته اند.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۱/۱۶ - ۱۱:۱۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)