فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 9340


درباره من
یك داستان عجيب لطفا آن را تا انتها بخوانيد
اتومبيل مردي كه به تنهايي سفر مي كرد در نزديكي صومعه ای خراب شد. مرد به سمت صومعه حركت كرد و به رئيس صومعه گفت : «ماشين من خراب شده. آيا مي توانم شب را اينجا بمانم؟ » رئيس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت كرد. شب به او شام دادند و حتي ماشين او را تعمير ...
تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۱۱ - ۰۳:۰۸ 5 نظر , 230 بازدید
داستان2
یه بابایی خواست بره مسافرت،یه دختر مجردی هم داشت با خودش گفت دخترم رو میبرم نزد ...امین مردم شهر و میرم مسافرت و برمیگردم.دخترشو برد پیش شیخ و ماجرا را براش توضیح داد و شیخ هم قبول کرد و رفت.شب شد و دختر دید شیخ بستر دختر و بغل بستر خودش آماده کرد و خواست که بخوابد،دختر با زحمت تونست از دست شیخ فرا...
تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۱۱ - ۰۲:۵۹ 1 نظر , 204 بازدید
داستان زیبا..لطفاتاآخربخونیدوزودقضاوت نکنید
چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره . رنگ چشاش آبی بود . رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ… وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه . دوستش داشتم . لباش همیشه سرخ بود . مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه … وقتی می خندید و دندونا...
تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۱۱ - ۰۲:۵۳ 2 نظر , 212 بازدید
آهنگ عاشقانه
آهنگ بسیارزیباازسهراب ربانی ومحسن یگانه...آدرس زیررودرمرورگرخودکپی وجستجوکنید http://upit.ir/do.php?filename=78e005071e1.mp3...
تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۰۹ - ۰۳:۰۰ 1 نظر , 315 بازدید
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (4)