خلاصه نظر هنینک زبانشناس در مقاله اش تحت عنوان "زبان قدیم آذربایجان" اینست که :
ـــ ارتباط و نمونه های لغوی ارائه شده وسیله کسروی و دیگران از همه لحاظ ناقص، اندک، نامعتبر و در اکثر موارد نامشخص بوده و برای اثبات وجود زبان ایرانی آذری در آذربایجلن قدیم کافی نیستند.
ـــ و ثانیا منابع لغوی همه متعلق به مناطق مرزی و حاشیه آذربایجان هستند که متعلق به نواحی فارس زبانان بوده و ناظر بر زبان داخل آذربایجان نمی باشد. لذا بعد از مطالعات بیشتر باید متقاعد شد که فرضیه زبان ایرانی آذری در مورد آذربایجان قدیم قانع کننده نیست. کما اینکه نمونه های لغوی «هرزنی» تطابق با شواهد و احکام زبانشناسی متعلق به ساکنان گیلگ زبانی است که به وسیله نادرشاه دو قرن پیش از ناحیه طالش به هرزن کوچداده شدند. و در مورد نمونه های لغوی «تاتی» نیز باید دانست که اهالی تات خود معتقدند که از جای دیگر به تاکستان کوچ کرده اند . ....
به این ترتیب اساس فرضیه زبان آذری که کسروی و متابعین او نظیر یارشاطر با تکیه بر نمونه های لغوی ناقص اندک و نامعین ساخته و پرداخته اند مردود است.
با اینحال در تایید این نظر و توضیح اصل مسئله که ظاهربینی و کوته بینی و بی دقتی کسروی و شرکا منجر به اشتباه آنان شده است تحلیل نظرات شرق شناسان معروف «مارکوارت» نیز ضروری به نظر می رسد نظر مارکوارت دقیقا برعکس آن است که قزوینی از وی نقل و دیگران به تبعیت او تکرار کرده اند. مارکوارت تاکید میکند که آنچه مورخینی مانند مسعودی و حمدالله مستوفی در رابطه با بقای نمونه های زبان فهلوی در آذربایجان قدیم ذکر کرده اند تنها در مورد زبان مکتوب آن ناحیه میتواند صادق باشد. این نظری است کاملا منطقی که با شرایط تاریخی و جغرافیایی آذربایجان قدیم مطابقت دارد. چرا که همچنانکه هنینک نیز معتقد است: زبان فهلوی در آن عصر در جوار زبان عربی نقش زبان ارتباطی و مکتوبات را در آذربایجان بر عهده داشته که صد البته غیر از زبان مادری یا محاوره ای ساکنان آذربایجان بوده است.
.....مورخین مذکور در قدیم به زبان مکتوب نظر داشته اند و نه به محاورات اکثر مردم. به عنوان نمونه میتوان زبان یونانی را زبان ناچیز مکتوب کلیسا و دیوانیان در نواحی مختلف اروپا تا قرون وسطی نام برد که در جوار زبان محاوره ای ۹۹.۹% مردم آن نواحی بود. نمونه ای دیگر زبان مکتوب ترکی دیوانیان در اروپای تحت سلطه امپراطوری ترک عثمانی است در مقابل زبان اکثریت هند و اروپایی آن نواحی و اگر بعد از هزار سال نمونه مکتوب ترکی در آن نواحی پیدا شد نمیتوان آن را دلیل بر ترک زبان بودن ساکنان نامید..... کما اینکه در هندوستان نمونه های مکتوب بسیاری به زبان انگلیسی میتوان یافت
مطابق نظرات محققین نامی همچون ویل دورانت، جرج سارتن، سرپرسی سایکس و دیاکونف زبان قدیم ساکنان نواحی آذربایجان چه می تواند باشد:
مورخ برجسته ویل دورانت در «تاریخ و تمدن» معروفش که جزو مرجع اساسی محسوب میشود: به جهت تشابهات زیاد زبان سومری (که با زبان ایلامی مرتبط است) و زبان ترکی و مغولی غیر قابل نفی می باشد. (تاریخ و تمدن ج اول ص۱۷۹ چاپ اقبال)
مورخ نامی علوم جرج سارتن در کتاب معروفش «علم تاریخ» به مقایسه و رابطه بین زبان سومری که با زبان ایلامی مرتبط است با زبان مغولی اشاره دارد.(علم تاریخ ص۶۴ چاپ امیرکبیر۱۳۴۱)
مورخ معروف ای. م.دیاکونف در کتاب معروفش «تاریخ ماد» به قوی بودن احتمال خویشاوندی بین زبان سومری و ترکی معتقد است و یکسان بود ساختار "آگلوتیناتیو" این دو گروه زبانی سخن میگوید(تاریخ ماد ص۸۴)
.....
منبع:
"ملاحضاتی در زبان قدیم آذربایجان" مولف دکتر فرهاد قابوسی