صـــبـــــر...یـــــا...فـــــرامـــــــــــــوش

می گریم

برای دور شدن از خاطره ها

دو رکعت گریستن بر یادها

واجب است

تو هم گریه کن

گریه تنها مرهم زخم بی شفای عشق است

دریغا که عشق ...

خوابی از خوابهای خاکستری است

دیگر هیچ رد پایی از احساس

بر تن جاده عشق

باقی نمانده است

به تفسیر جدایی رسیده ایم

بی باور و خسته

از عشق رنجیده ایم

می گویند ،

هر که از وادی عشق گذر کرد

از سنگ ناله شنید

و از ستاره ،

هق هق گریه

گریه کن

من هم با تو

می گریم 

آیا در این دنیا کسی است که بفهمد در این لحظه چه میکشم؟و چه حالی دارم؟ چقذر زنده نبودن خوب است...خوب خوب.... 

باز هم شب آمده..شب لباس سیاه خود را بر تن کرده..سیاهتر از همیشه..همه خوابند..ولی چشمهای من خواب را نمیخواهد..من از شب هراسانم..ستاره ای دیگر نیست..مهتاب هم بخواب رفته..من بیدار به انتظار مهتاب..شبی مهتاب خواهد آمد..باز هم انتظار..چند ماه از این انتظار میگذرد؟؟یک دو سه.. 

گفتمش بی تو دل میمیرد.گفت:با خاطره ها خلوت کن..گفتمش خنده به لب میمیرد..گفت:با خون جگر عادت کن..گفتمش با که دل خوش باشد؟گفت:غم را به دلت دعوت کن..گفتمش راز دلم را چه کنم؟گفت:با سنگ دلم صحبت کن.. 

  صبر کردن سخت  است و فراموش کردن  دردناک..اما دردناک تر از همه آنان این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش...   صبر کردن سخت  است و فراموش کردن  دردناک..اما دردناک تر از همه آنان این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش...  صبر کردن سخت  است و فراموش کردن  دردناک..اما دردناک تر از همه آنان این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش دریافت همین آهنگ