فراموش کردم
رتبه کلی: 1476


درباره من
مهدی هستم
30 ساله
از تهران
مدرکم لیسانس مهندسی مخابرات هستش ولی
شغل اصلیم یک شرکت خصوصی دارم پرستاری مراقبتی (اگه شغلمو هم نوشتم بخاطراینه که شرکتمون شدیدا دنبال جذب نیروی کاری وهمچنین جذب کارفرما جهت اخذ قرارداد هستش .توی مطالبم فعالیتها شرکت و تلفنهای تماس شعبات مختلف شرکت رودرج کردم)
.
.
.
.
اهل مذهب وکاملا مسائل شرعی واسم مهمه ...ولی اهل افراط و تفریط اصلا نیستم چون اعتقاد دارم خدا خیلی راحت وساده گرفته ما هم باید از خدا یاد بگیریم امتحان کنی متوجه میشی انجام مسائل مذهبی خیلی راحته

بقول استاد عزیزم که خدا رحمتش کنه حضرت آیت الله بهجت (ره) که میفرمودند: سخترین مسئله بندگی نماز شبه که اونهم با تغییر ساعات خواب راحت میشه.
.
.
.
. خدایا
تنها مگذار
دلی را که هیچکس
دردش را
نمی فهمد.
چراکه خود می دانی
چه سخت است تنهایی
.
.
.
.
تقدیم به "یار سفر کرده"

هر شبی گویم که فردا یارم آیداز سفر

چون که فردا می شود گویم که فردای دگر

انقدر امروز و فردا انتظارش می کشم

کاقبت روز فراق یار من اید به سر

"ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم"
.
.
.
علت اینکه عدد سیزده رو انتخاب کردم بخاط عشق فراونی که به مولایم امیر مومنین (علیه السلام)دارم روز تولدشوانتخاب کردم که به همه بگم این خرافاته محضه که میگن سیزده نحسه اون اعتقاد اون لعنتی عمر بود(خدالعنتشان بکنه)
.
.
.
.
عزیزون از غم و درد جدایی

به چشمونم نمونده روشنایی

گرفتارم به دام غربت و درد

نه یار و همدمی، نه آشنایی
.
.
.
.
حرف دل:

ای مولای من ای سرور کائنات ای

عزیز زهرا(س) باور کن ای آقای

من از زندگی بخاطر گناهاش

خسته شدیم وگناه حجاب

میشودبین من و خوبیها دلم

میگیرد ازبا دیگران بودن، بخاطر

اینکه ازشماهیچ نمیدان.

بس است دیگر ،

ما را دریاب بخدااز هم کس واسه

ما عزیزتری پس بیا دیگه ای

مهربانترین یار ویاور ما
.
.
.
.

تقدیر من این است ، سفر تا نرسیدن

تا مرز جنون رفتن و اما نرسیدن

از روز ازل در پی تو بوده ام ، ای دوست

اما چه کنم ؟ من چه کنم با نرسیدن ؟

بهترین وموثرترین راه برای حل مشکلات وسختی های زندگی
یکی جمله ای جناب شیخ اسماعیل دولابی (رحمه الله علیه) دارن که واقعا اگه خوب بهش فکرکنید وبفهمیدش و عمل کنید زندگیتون از این رو به اون رو میشه ایشان میفرمایید:اگه در زندگیتان گره افتاد وسختی بوجود اومده بدان خدا کرده زود برو باهاش خلوت کن بگو خدایا کاری بامن داشتی که خواستی من بیام،حالا اومدم...&n...
تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۱۹ - ۱۳:۱۹ ( 9 نظر , 220 بازدید )
دنیا مزرعه است"داستان کوتاه"
  زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد. مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت. روزها به همین منوال ادامه داشت تا اینکه  روزی تاب و توان زن به سر رسید   و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگا...
تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۱۱ - ۱۱:۳۶ ( 15 نظر , 252 بازدید )
فرق زن با حجاب با بی حجاب در قالب داستانی کوتاه
شخصی تعریف میکرد:که روزی داشتم بهمراه همسرم در پارکی قدم زنان میرفتیم ، جوانی هم با همسرش در حال عبور بود و وقتی به ما رسید با تمسخرپرسید:یه سوالی اگه ازتون بپرسم جواب میدین ؟   منم تعجب کنان گفتم :اگه جوابشو بدانم حتما پرسید چرا خانمتان با حجاب هست حالا اگه یه کم موهایش بیرون باشه چی میشه؟...
تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۰۷ - ۱۰:۴۶ ( 37 نظر , 549 بازدید )
داستان کوتاه مرد فقیر وفروش کره "کوتاه"
میگن مرد فقیری بود که از طریق فروش کره مایحتاج زندگیشو تامین میکرد . همسرش کره ها را بصورت دایره یک کیلویی در میاورد ومرد آنها را به یکی از بقالی های شهر میبرد ومیفروخت ودر مقابلش مایحتا ج خانه رو میاورد. روزی مرد بقال به اندازه کره ها شک کردوتصمیم گرفت انها را وزن کند.وهنگامی که وزن کرد دید وزن...
تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۰۵ - ۱۰:۱۹ ( 12 نظر , 277 بازدید )
داستان عارف وغلام "کوتاه"
در یکی ازسالها که قحطی بیداد کرده بود ومردم همه زانوی غم بغل وناامید بودن   مرد عارفی که داشت از کوچه ی میگذشت غلامی رو دید بسیارشاد وخندان از اون پرسید:در چنین وضعی تو چطور چنین روحیه ای داری؟ غلام جواب داد: من غلام اربابی هستم که چندین گله ورمه داره ومن خیالم راحته تا زمانی که ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۰۳ - ۲۱:۵۲ ( 14 نظر , 350 بازدید )
بازم داستانی بسیار بسیار جالب و خواندنی وکوتاه وموثر
  روزی حضرت موسی ـ علیه السلام ـ از کنار کوهی عبور می‎کرد، چشمه‎ای در آنجا دید، از آب آن وضو گرفت، به بالای کوه رفت، و مشغول نماز شد. در این هنگام دید اسب‎ سواری کنار چشمه آمد و از آب آن نوشید، و کیسه‎اش را که پر از درهم بود از روی فراموشی در آنجا گذاشت و رفت.  پس از رفت...
تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۰۱ - ۱۵:۱۵ ( 17 نظر , 300 بازدید )
راههای خدا برای جذب بنده های گناهکار
میگویند خداوند متعال برای جذب بنده هایش از سه تا راه وارد میشه:   1- تیر:بنده های فراری خدا برای اینکه بعضی ها رو بسمت خودش بیاره بهشون درد میده،مشکل وسختی میندازه توی زندگیشون،به خودشون یا نزدیکاشون گرفتاری یا مریضی میده تا بنده برای حل مشکلش بسمتش بره بقول مولانا: ای رفیقان راه ها ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۹ - ۱۰:۱۳ ( 37 نظر , 338 بازدید )
باور کنید اگه داستانو نخونید ضرر کردید
قارون از بس گناه کرده بودکه هرچه حضرت موسی نصیحتش میکرد دیگه کار ساز نبود خدا به موسی گفت عذابمودر اختیارت گذاشتم به زمین فرمان بده که قارون ومالشو در خودش فرو ببره موسی به زمین فرمان داد که قارون را در خودش فرو ببره یه مقدار که پاهای قارون در زمین رفت قارون فهمید که دیگه کارش تمومه وبنا کرد ب...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۷ - ۲۳:۱۹ ( 34 نظر , 414 بازدید )
این داستان واسه من صد در صد اثر بخش بوده
در روایت داریم: وقتی حضرت موسی داشت برای عبادت به کوه تور میرفت یه نفر جلوشو گرفت بهش گفت ای موسی تو که میگفتی اگه انسان گناه کنه مورد غصب خدا قرار میگیره وخدا چوبش میزنه.......پس کو؟؟؟؟؟؟من این همه دارم گناه میکنم پس چرا هیچ اتفاقی واسم نمیافته... حضرت موسی راهی کوه تور میشه بعد از مناجات ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۶ - ۱۰:۴۰ ( 25 نظر , 316 بازدید )
ما واقعا عاشق خدایم
  آیت الله بهجت (ره):از ما، عمل چندانی نخواسته اند!مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!همه میپرسند چه کار کنیم؟من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟و پاسخ اینست:گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است. ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۱ - ۲۳:۰۳ ( 13 نظر , 197 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (4)