...
بسمه تعالی
-
اگه قراره فقط یه دونه از پستای منو بخونید، اینو بخونید،
یه آدم معمولی وقتی میشینه پشت فرمون، یاد گرفته که کلید استارت رو بچرخونه یه مرحله صبر کنه تا صدای ویییز بیاد بعد کامل بچرخونه تا ماشینش روشن بشه، بعد کلاچ بگیره دنده رو جا بزنه همزمان کلاچ رو ول کنه و گاز بده و حرکت کنه، تو سرعتای مختلف از دنده های مختلف استفاده کنه. وقتی میخواد ماشین سرعتش کم بشه پاشو فشار بده رو پدال ترمز،
بخوای ظاهری بهش نگاه کنی کاری که این آدم معمولی واسه رانندگی میکنه همون کاریه که مکانیک میکنه، آخه مکانیک هم همین کارارو میکنه و ماشینشو میرونه. ولی یه فرق بزرگ داره.
مکانیک میدونه که وقتی داره استارت رو میچرخونه، باید یه مرحله صبر کنه یه صدای وییییز بیاد، اون میدونه اون صدای پمپ بنزینه که داره انژکتورا رو پر میکنه، بعد روشن میکنه، میدونه الان سیلندرا دارن بالا پایین میشن، میل لنگ قدرت رو از زیر سیلندرا میگیره تبدیل به انرژی چرخشی میکنه منتقل میکنه به گیر بکس، وقتی کلاچ میگیرن میدونن الان دارن محور میل لنگ رو موقت از گیربکس جدا میکنن تا دنده جا بره، دنده که میزنن میدونن الان کشویی و برنجی گیربکس اون دنده ی خاص رو درگیر کردن، قدرت میل لنگ رو دارن از طریق گیربکس هدایت میکنن سمت دیفرانسیل یا مستقیم خودِ چرخ ها، (بسته به نوع ماشین). ترمز که میگیرن میدونن الان این پدال رو فشار دادن، لنت های چرخ ها چسبیدن به درام یا دیسک چرخا تا سرعتشو کم کنه،
تو ظاهر جفت اینا یکیه، ولی فرق مکانیک اینه که اگه یه جای کار ماشینه لنگ زد میدونن چه مرگشه، مراعات میکنن اون قسمت رو یا موقتی اوکیش میکنن تا برسن یه جایی درستش کنن.
زندگی هم همینه، یه عده بلدن زندگی چیه و برا چیه، چرا دارن زندگی میکنن، چرا این شب و روزا میگذره، چرا صبح پا میشن و چرا شب میخوابن، چرا ازدواج میکنن، چرا بچه دار شدن؟ چرا باید به پدر مادرشون احترام بذارن، چرا باید حقوق مردم رو رعایت کنن، چرا باید به قانون احترام بذارن، اینا راحتن، وقتی یه جای زندگی لنگید، دلیلشو میدونن، رفع و رجوعش میکنن، اینا همونایی هستن که دلشون دریاس، چشماشون اطمینان ازش میباره، آدم حس میکنه هیچی این بشر رو از پا در نمیاره، ممکنه پولدار نباشن، ولی خوش میگذرونن.
ولی خیلی ماها نمیدونیم چرا اینجاییم، فقط یاد گرفتیم شب باید خوابید صبح باید پاشد، به یه سنی که رسیدی باید ازدواج کنی چون همه میکنن، بچه دار میشن ، نوه دار میشن، میمیرن، آخرم نمیفهمن چرا اومدن چرا رفتن، اینا وقتی یه جای کار لنگید گیج میشن، نمیدونن باید چیکار کنن، یهو کل عالم هستی رو میبرن زیر سوال چون خودشون نمیفهمن دنیا دست کیه.
بیاین اول تکلیفمون رو با خودمون معلوم کنیم، بشینیم ببینیم چرا اومدیم چرا نفس میکشیم، وگرنه چه لزومی داره جای بقیه رو تنگ کنیم و باری به دوش همه باشیم؟
یه فرق دیگه ای که مکانیک با ادم عادی داره اینه که مکانیک اولش یه عادم عادی بوده خواسته ماشینو بفهمه اما بقیه نخواستن بفهمن
اینجا یه فرقی بین ماشین و زندگی هست اونم اینه که ماشینت خراب بشه و ندونی چشه میبریش پیش مکانیک اما زندگیت خراب بشه و ندونی چشه باید انقدر باهاش بسازی تا بمیری .... !!!! :|
خیلیهامون جوابای این سوالارونمیدونیم فقط تند وتند میخوایمهرچیزی که توزندگیمون اتفاق میوفته تموم شه به آخرش برسیم اما دریغ از اینکههمون لحظه ها که میخواستیم به آخر برسن خودِ زندگیمونه...
البته الان درست مثله ماشین دنده اوتوماتیکا که همه اینارو خودش چند سانیه ایی ترتیب میده که حتی نه ادم معمولیه نه میکانیکه ازش سر در نمیارن زندگیم جادویی شده یه شبه یارو ادم میشه یه شبه ادم یارو میشه کلا این نسل همه چیش در هم بر همه ولی بازم تا خدا هست امیدی هست
-
منبع:کریستین
www.facebook.com/crisSstian1996