از وقتی یادم میآید، یک جور سرزنش و نفرت در عبارت «ازدواج موقت» و «صیغه» بود که ناخواسته همه را از آن رمیده میکرد. بهتر است بگویم همهٔ خانمها را. تابویی که هنوز هم خیلی جاها شکسته نشده و ممنوعیت و قبح آن به همان قوت باقی است.
تا آنجا که در بعضی از شهرستانها، ترجیح میدهند زوجی که به صورت رسمی و سنتی قصد ازدواج دارند، برای شناخت بیشتر، مدتی بدون محرمیت با هم در ارتباط باشند، اما تن به بدنامی صیغه ندهند!
ولی وقتی بدانیم که ازدواج موقت شرایطی دارد و ائمه(ع) با قبیح دانستن ازدواج موقت برای مردانی که همسران دائم دارند و مانعی در مسائل زناشویی ندارند، آن را از صورت جولانگاه شهوت مردان خارج کردهاند*؛ شاید بهتر بتوانیم به ضرورت وجودی آن فکر کنیم.
دربارهٔ سوء استفادهای که مردان متأهل از این ازدواج کردهاند، در لینکی که در پاورقی آمده است، نکات خوبی را میتوانید ببینید. چیزی که مسلم است این است که حذف کامل یک قانون شرعی، به دلیل احتمال سوء استفادهٔ بعضی فرصتطلبهای شهوتران، معقول نیست. همیشه کسانی هستند که از قوانین، سوء استفاده کنند.
ازدواج موقت، مقدمهٔ ازدواج دائم
در این نوشته فقط به یکی از کاربردهای مفید و مورد اشارهٔ اغلبِ بزرگان از این ازدواج میپردازم. یعنی ازدواج موقت برای جوانانی که یا به دلیل کم سن و سالی و یا به خاطر اشتغالات درسی و یا هر دو، قادر به ازدواج دائم و زندگی زیر یک سقف نیستند. سادهتر بگوییم؛ ازدواج موقت برای دانشآموزان، دانشجوها و سربازان.
در حال حاضر که فاصلهٔ زمانی بلوغ جسمی فرد تا زمانی که آمادهٔ پذیرش مسئولیت ازدواج یا تشکیل یک خانواده باشد، خیلی زیاد است؛ برای رفع نیازهای عاطفی و جسمی دختران و پسران چه باید کرد؟
باید اجازه داد که با بیقیدی تمام در سطح جامعه، در خیابانها، پارکها و مدارس به دنبال رفع این نیاز باشند؟ و آیا اصولا با به رسمیت شناختن این بیبند و باریها، نیازهای جسمی و خصوصا نیازهای عاطفی و روحی آنها ارضا میشود و به آرامش میرسند؟ یا شاید هم به عقیدهٔ برخی، بشود از آن ها خواست که در تمام این سالها «تقوا» پیشه کنند؟!
بهتر است کمی منطقی باشیم.
اینکه در این ازدواج، علاوه بر محرمیت و مهار احساسات غلیانی دختر و پسر و حتی ارضاء جنسی آنها، پسر مکلف به پرداخت نفقه نیست و دختر هم مسئولیت سنگینی به عهده ندارد؛ از نکتههای مثبت و کارگشایی است که روی آن تأکید میشود.
مشکل کجاست؟
اما با این وجود چرا در جامعهٔ ما، نسبت به ازدواج موقت، خصوصا در سنین پایین و به ویژه برای دخترها و پسرها، اینقدر جبههگیری میشود؟
به نظرم اولین و مهمترین دلیل آن، دیدی است که ما نسبت به این ازدواج داریم. یا تعریفی که از این ازدواج جا افتاده است. این که این ازدواج،«موقت» است، این تصور را ایجاد میکند که دختر و پسر به جای دوستی و روابط پنهانی، میتوانند کلاه شرعی سر بگذارند و همان رابطهٔ «دوستی»ِ ناپسند را با وجهی شرعی در پیش بگیرند. یعنی به این ازدواج به چشم یک «دوستی»ِ گذرا یا «درمان»ِ موقت احساسات و شهوات جوانی نگاه میشود.
واضحتر اینکه نگاهی که به این ازدواج میشود، اصولا یک «ازدواج» نیست و آن را یک دورهٔ کوتاه دوستی میدانند که بعد از اینکه دختر و پسر از هم خسته شدند یا به هر دلیلی، دیگر چشم دیدن همدیگر را نداشتند، رابطه را تمام میکنند و هر کدام دنبال کار خودشان میروند.
اما اگر نگاه به ازدواج موقت، نگاه به یک «ازدواج» باشد، دیگر آن را در حد یک وسیلهٔ ارضا شهوت پایین نمیآوریم. فرق ازدواج موقت با شهوترانیهای لجامگسیخته و هر شب با کسی خوابیدن، در نگاه عاقلانه و جدیتر به این مسئله، به عنوان یک «ازدواج» است.
اگر بدانیم که متعه، یک «ازدواج» است و به اندازهٔ ازدواج دائم، در انتخاب همسر دقت کنیم و مته به خشخاش بگذاریم، قسمت اعظم این مشکل حل میشود. کافی است همان حساسیتهایی را که در ازدواج دائم داریم، در این ازدواج هم داشته باشیم.
به عبارتی اگر به متعه، به چشم مقدمهای برای ازدواج دائم نگاه کنیم، معیارهای انتخاب همسر در آن، دیگر به خوشآمدن ِ ظاهری محدود نمیشود. پدر و مادرها دقیق میشوند و بچهها بیشتر فکر میکنند. اخلاق و ایمان و خانواده و جوهرهٔ وجودی دختر و پسر جای معیار کمارزشی را که عموما در ازدواج موقت مطرح است میگیرد تا بعد از مدتی «زندگی» در زیر سایهٔ ازدواج موقت، دختر و پسر آمادهٔ ازدواج دائم با یکدیگر بشوند.
تأمین آرامش روحی جامعه
نتیجهٔ این نگاه، کم شدن هوسرانیهای بیبند و بار خیابانی و از همه مهمتر، سلامت روحی دخترها و پسرهای جوان و همهٔ افراد جامعه است. وقتی ازدواج موقت، به عنوان مقدمهٔ ازدواج دائم و شروع آن، در بین جوانان شایع شود، علاوه بر کاهش نگاههای سیریناپذیر و شهوانی پسران و دختران در خیابان، آرامش روحی جامعه تا حد زیادی تضمین میشود.
مخفیکاری و نگرانی از بعضی تبعات ارتباط نامشروع، سوء ظن افراد جامعه به زوجهای جوان، نگرانیهای خانواده و حساسیت و سوءظن آنها نسبت به فرزندانشان و نسبت به رفت و آمد و روابط آنها، احساس عدم امنیت در جامعه به دلیل ازدیاد جوانان مجرد ِ آکنده از نیاز، … همه مسبب و منشأ استرسها، نگرانیها و ناآرامیهای روحی است که با تصحیح نگاه به ازدواج موقت، تا حد زیادی درمان میشود.
با همهٔ این احوال، خیلی جالب است که ما ارتباط غیرشرعی دخترها و پسرهایمان را ترجیح میدهیم به این ازدواج. ما حاضریم با بیاعتنایی نسبت به تقبیح جامعه و «حرف و حدیثها»، تن به یک رابطهٔ غیرشرعی بدهیم، اما حاضر نیستیم در مقابل یک حکم شرعی مسلم، قد علم کنیم. بیایید کمی دیدمان را عوض کنیم.
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۲۱ - ۱۲:۱۹
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.