تلنگر اول:
شما دوستان احتمالا هنگامي كه از كنار جاده اي يا مسيري كه گذر مي كريد حيواناتي را ديده ايد كه سرشان را پايين انداخته و در حال چرا هستند.
و وقتي يك لحظه ماشيني، آدمي از آنجا عبور مي كند و صدايي ايجاد مي شود اين حيوان سرش را يك لحظه بالا گرفته و پس از ديدن آين صحنه دوباره به كار خود مشغول مي شود.
در اين زمانه ما نيز مشاهده مي شود كه مي گويند: (فلاني مرد).
لحظه اي سرمان را بالا مي گيريم و مي گوييم كه اِاِاِاِاِاِ عجب مرد و دوباره روز از نو و روزي از نو شروع به ادامه كارهاي ..... مي دهيم.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
تلنگر دوم :
روزي يكي از عالمان بزرگ مشاهده مي كند كه از روي حيواني بار گندم خالي مي كنند و ناگهان حالشان پريشان مي شود و وقتي از ايشان مي پرسند كه جريان چيست در پاسخ مي فرمايند:
بسيار نگرانم كه آيا من هم مي توانم اين باري را كه به دوش دارم سالم به مقصد برسانم يا نه؟!؟!؟!!!!!!!!!!!!!!!!!