بابا بازم مرام مجید دلبندم و قیژ که با اون گاگولیش إندش بود؛ البت اون یه سریال الکی بود
و غلط هاشم یه حرف و دو حرف بود ولی بعضیا، کلمه که هیچی، جمله که هیچی، پاراگرافم
که هیچی، مقاله و کتاب و کتابخونه هم که هیچی، کل زندگیشونم اشتباه میکنن، خیالی نیست
مثلا بعضی بادمجون واکس کن ها، نمایشگاه کتاب و با لب دریا اشتباهی می گیرن
مثلا بعضی اردک الزمان ها، اتوب و کوچه و بازار و با bedroom اشتباهی می گیرن
مثلا بعضی تابیل ها و زابیل ها، بعضی جاها رو با چاله میدون و اینا اشتباهی میگیرن
مثلا بعضی آشغالانس ها، پسر بودن خودشون رو با دختر بودن اشتباهی می گیرن
مثلا بعضی باتری قلمی ها، خوشگل بودن رو با بی حیایی و بی ریختی اشتباهی می گیرن
مثلا بعضی اسکیموزی ها، مدرسه رو با میدون جنگ و دعوا اشتباهی می گیرن
مثلا بعضی ندید بدید ها با اون مدل براشینگ فشنی، لاس وگاس و با ایران اشتباهی می گیرن
اینجاس که مولوی میگه بعضیا اندازه یه حیوونم، آیکیو ندارن، بازم مرام حیوونا رو عشق است
پیش سگ چون لقمه نان افکنی بو کند آنگه خورد ای مقتنی
چرا حرف، رفتار، برخورد، محبت، دوست داشتن، دوستی، دشمنی خودم و خودت و خودشون و
بو نمیکنی؟ چرا اینقدر ساده ای؟ نکنه پشت اون ظاهر حرفای خوشگل و خوشمزه...
چرا اینقدر از عالم و آدم و خدا و دین و ایمون طلبکاری ها؟ آخه چی به خدا دادی که اینقدر
طلبکاری؟ اصلا چقدر آدم حسابی بودی ها؟ یه نماز درست نمیتونی به کمرت بزنی
بعد طوری حرف میزنی که خدا باید همه کاراشو ول کنه و به تو برسه...نه جونم از این خبرا نیست
بعدشم نری فردا پس فردا یه عینک بدبینی بزنی و به هر کی از راه میرسه یه مارک بزنی ها،
نه بدبین باشین و نه اینقدر خوش بین؛ ساده هم نباش؛ واقع بین باشی بهتره...به جونت.
بعدش میدونی چی میگه؟ خب نمیدونی دیگه؛ میگه:
او به بینی بو کند ما با خرد هم ببینیمش به عقل منتقد
آخه آدم اوت، چرا هر کسی که از راه میرسه، قلب و عشق و دلت رو میدی به اون و خیال میکنی
این همون کلاه قرمزی رویاهاته ها؟ فکر نمیکنی اونی که با یه چت و ویس و وب کم و خیابون،
عاشقت شده، از این چت و ویس و وب کم و خیابون ها خیلی زیاده ها؟
تو که همش به بابا و مامان میگی، بزرگ شدم و اندشم و آخرشم و تهشم و همه رو می پیچونم؛
چرا چایی نخورده دختر خاله میشه و تریپ لاو میای براش؛ آخه چی بگم بهت آیکیو زغالی ها؟
یه راهکار عملی + یک حرف
1. شاید از این اشتباه ها تو اخلاق و رفتار و زندگی نکبتی خودمونم باشه، که تا دلت بخواد هست؛
حالا پاشو برو یه قلم کاغذ بیار و کلاه خودت و قاضی کن و ببین چقدر اشتباه و گندکاری داشتی و
داری، اصلا ببین چقدر اخلاق و رفتار کوفتی داری، اونا رو برا خودت بنویس، یا کدوم تصمیم و
اشتباهت باعث شده که زندگیت مثل برج زهرماره، از امروز تصمیم بگیر یکی از این اشتباهاتت
یا یکی از این اخلاقای گندت رو یه ماه بذاری کنار خب؟ بگو خب دیگه خب؟ خب بسه دیگه خب؟
اگه تونستی تو این مدت و مطمئنم که میتونی ایول؛ اگرم نتونستیم که بهتره بری بمیری دیگه اه.
2. حالا به نظرت بیشترین اشتباه من و تو شما و ایشون چیه؟ یکیش رو برامون بنویسی بسه.
مثلا میگما:
یکی از اشتباهاتمون اینه که تو هر مسأله ای می خوایم نظر بدیم و بگیم ما هم حالیمونه.
یکی از اشتباهاتمون اینه که فقط با ظاهر آدما در مورشون قضاوت می کنیم و بس.
یکی از اشتباهاتمون اینه که همیشه خودمون رو حق میدونیم و طرف مقابل و باطل.
یکی از اشتباهاتمون اینه که با جوون ها دوست نمیشیم
یکی از اشتباهاتمون اینه که