فراموش کردم
رتبه کلی: 14036


درباره من
رها راد (Nafas1996 )    

یک شب مجنون نمازش را شکست...

درج شده در تاریخ ۹۵/۰۲/۰۸ ساعت 22:46 بازدید کل: 184 بازدید امروز: 183
 

یک شب

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق ، آن شب مست مستش کرده بود

فارغ ازجام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او

پر ز لیلا شد دل پر آه او

گفت یارب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق ، دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم میزنی

دردم از لیلاست آنم میزنی

خسته ام زین عشق ، دلخونم مکن

من که مجنونم ، تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه ، دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ، من نیستم

 

یک شب

 

گفت ای دیوانه ، لیلایت منم

در رگت ، پیدا و پنهانت ، منم

سالها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آواره ی صحرا نشد

گفتم عاقل میشوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یاربت

غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتی بلی

مطمئن بودم به من سر میزنی

در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بی قرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۵/۰۲/۰۸ - ۲۲:۴۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)