استفاده از ساپورت، لباس بدن نما دربرنامه مبتذل شبکه من و تو با هدف تهاجم اثرگذاری فرهنگی
6 شهریور 92 ساعت 17:35
در سری اول آکادمی در 14 سکانس متفاوت، خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند. در سری دوم آکادمی در 17 سکانس و در سری سوم، در 72 سکانس متفاوت، خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند
به گزارش بولتن نیوز، نتیجه بررسی ها نشان می دهد که در سری اول آکادمی در 14 سکانس متفاوت، خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند. در سری دوم آکادمی در 17 سکانس و در سری سوم، در 72 سکانس متفاوت، خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند! این تعداد یعنی در 90 درصد سکانس های موجود این سری آکادمی از ساپورت استفاده شده است که در جای خود جای تامل زیادی دارد! و نشان می دهد که این برنامه در تهاجم فرهنگی و تغییر پوشش، سعی دارد متناسب با برخی ویژگی های فرهنگی خانوارهای ایران، نوعی انحراف ایجاد نماید و در ظاهر نشان دهد که حجاب رعایت شده اما هدف اصلی، پوشیدن لباس بدن نمایی است که حتی بیش از برهنگی، اثرمنفی بر فرهنگ خانوار ایرانی دارد به خصوص آن که با معرفی یک زن محجبه و متاهل با این نوع پوشش در لباس خانوم ها، تخریب بیشتری را هدف گرفته اند و به دنبال تهاجم فرهنگی به شکل های نوین هستند که خانوار ایرانی باید نسبت به آن هوشیار باشد.
ساپورت یا شلوار بدن نما و چسب، یک اصطلاح در زبان انگلیسی به معنای پشتیبانی و تامین است و نام یک مدل خاص از یک نوع پوشش نیست که تعریف خاصی داشته باشد.
اما در عمل، این اصطلاح برای یک نوع پوشش بدن نما و چسب جا افتاده است.
این نوع پوشش اکثراً همراه با لباس های مجلسی که دارای دامن های بلند، دامن های ماکسی و در برخی موارد به منظور هرچه زیباتر نشان دادن اندام بانوان استفاده می شوند. این پوشش در کشور ما با نام های "جوراب شلواری" و یا "جوراب ساق بلند" شناخته می شد و موارد استفاده از آن به غیر از مواردی بود که امروز در سطح جامعه به صورت ناهنجار شاهد آن هستیم.
اما متاسفانه در چند سال گذشته این پوشش نازک و بدن نما در غرب به عنوان یکی از پوشش های اصلی بانوان معرفی شده. اینبار کشورهای غربی که مدعی حقوق و آزادی زنان بوده اند این پوشش را به عنوان وسیله ای برای زیبا جلوه دادن زنان و دختران معرفی کرده اند تا آنها به اختیار، اندام خود را در معرض دید دیگران به نمایش بگذارند تا زن را نه به عنوان یک انسان بلکه به عنوان یک کالا در معرض انتخاب خریداران قرار دهند.
متاسفانه همین بهانه کافی بود تا دشمنان قسم خورده ملت ایران دست به کار شوند تا این فتنه فرهنگی را به داخل کشور منتقل کنند. با اقدام مدیران شبکه های ماهواره ای مقرر شد تا به عنوان آگاه سازی مردم از آخرین مدهای روزجهانی، این پوشش نامناسب مستقیماً در برنامه های ماهواره ای معرفی شود. برنامه سازانی که فقط در پی آن هستند که مدهای زیان بار و غیر مفید را به جامعه ایرانی تزریق کنند تا از این طریق با اندیشه و تفکر اسلامی مبارزه کنند به تبلیغ آن پرداختند.
این دقیقاً همان کاری است که در زمان های گذشته برای بیرون راندن اسلام از سرزمین های اسلامی در اروپا و اسپانیا (آندلس) انجام شد. دشمنان اسلام در آن دوران به مجرد اینکه دریافتند قدرت رویارویی با قوای فرهنگی و رزمی اسلام را ندارند تصمیم گرفتند با ترویج فساد اخلاقی و جنسی در سرزمین آندلس، اسلام را به صورت مسالمت آمیز شکست دهند.
حال ما بر آن شدیم تا با بررسی برنامه شبکه ماهواره ای " من و تو" نشان دهیم که همان نسخه ای که برای مسلمانان در سرزمین آندلس پیچیده شد، برای کشور عزیزمان ایران هم در حال پیاده سازی و اجراست! البته تعداد شبکه های ماهواره ای ضد فرهنگ ناب اسلامی بسیار است که فرصت بررسی همه آنها در یک نوشته نیست.
اما بررسی شبکه من وتو نیز می تواند به خوبی نشان دهد که تهاجم فرهنگی چگونه قصد تخریب باورها و ارزش های جامعه ایرانی را دارد و لذا باید با هوشیاری خانوارها، جوانان خود را از نفوذ این گونه تهاجم های فرهنگی نجات دهیم.
شبکه فارسی زبان "من و تو 1" با سرمایه گذاری مستقیم بریتانیا در کشور انگلستان و در بهترین نقطه و استودیو های لندن آغاز به کار کرد. این شبکه با در اختیار داشتن منابع عظیم تصویری و امکانات شبکه بی بی سی، در همان ابتدا با برنامه های مهیج، سرگرم کننده و البته غیر سیاسی توانست گوی سبقت را از دیگر رقبای خود برباید و تبدیل شود به پرمخاطب ترین شبکه فارسی زبان ماهواره ای. اما این پایان کار نبود. این شبکه رفته رفته همراه با افزایش مخاطبین خود اقدام به گنجاندن مفاهیم اخلاقی و سیاسی در برنامه های خود نمود. شبکه ای که به عنوان یک شبکه با محتوای سرگرم کننده بین خانواده های ایرانی شناخته می شد. اما حال مسائل فرهنگی و سیاسی و اخبار و تحولات را نیز به صورت نرم و بی سروصدا در برنامه های خود قرار داده و اتفاقا به خاطر ماهیت سرگرم کننده خود، نفوذ بیشتری در بین مخاطبان دارد و به دلیل افزایش مخاطبان، در اثرگذاری فرهنگی و سیاسی نیز به نسبت شبکه های جدی رقابت بهتری داشته است.
پر بیننده ترین برنامه این شبکه تلویزیونی یک آکادمی به ظاهر آموزشی است که توسط خواننده دوران طاغوت یعنی فائقه آتشین، گوگوش و چند نفر از کارکنان و مدیران "من و تو" اداره می شود. این آکادمی سعی دارد با گرد هم آوردن جوانان مقیم خارج از ایران در یک برنامه نکات ضداخلاقی و ضد اسلامی را به جوانان ایرانی منتقل کند و بین آنها رقابت ایجاد کند و به شکل های مختلف روی فضای داخل ایران اثربگذارد و حتی در سری آخر، با رتبه اول شناختن یک خانوم متاهل با حجاب، این گونه القا کرد که خانوم های محجبه و متاهل هم به این فضا وارد شوند واینگونه روی ساختار خانواده های ایرانی اثربگذارد.
3 سری از این برنامه در سالهای 89، 90 و 91 پخش شده است و در هرکدام از این 3 سری اهداف خاصی دنبال شده است.
در سری اول این برنامه مشخص بود تهیه کنندگان سعی داشتند مفاهیم منفی از جمله عادی سازی روابط بین مرد و زن، ترویج پوشش نامناسب را به بینندگان منتقل نمایند. همچنین در برخی موارد به صورت آشکار از نماد های شیطان پرستی و فراماسونری در برنامه استفاده شد که گزارش تکمیلی آن در یک مقاله دیگر همراه با مستندات موجود ارائه خواهد شد.
اما در سری دوم پخش از این شوی تلویزیونی مشخص بود طرح ریزی اهداف قدری زیرکانه تر و هدفمندتر شده است. چرا که در همان ابتدا آشکار شد خانم های انتخاب شده در این سری، از قشری هستند که از تبعیض های جنسیتی میان زنان و مردان رنج بسیار برده اند و علت اصلی عقب ماندگی آنها از پیشرفت، همان تعصبات قدیمی مردانه و محدودیت های اسلامی هستند. همین پیام کافی بود تا بنا بر گزارش چند آموزشگاه موسیقی و آواز در ایران، علاقه بانوان مخاطب برنامه های ماهواره به خوانندگی و موسیقی چندین برابر شود!
کار در سری دوم تا به همین جا ختم شد تا در سری سوم این برنامه شاهد تحول و تغییری بنیادین باشیم! نوع پوشش های شرکت کنندگان نسبت به دو سری قبل دستخوش تغییرات اساسی شد! پوشش بانوان بسیار پوشیده تر شد تا جایی که در یک حرکت بی سابقه یک بانوی محجبه نیز برای اولین بار در یک برنامه ماهواره ای جواز حضور یافت. این رویداد به دو دلیل به انجام رسید:
- اول به منظور جذب حداکثری مخاطب به سبب وجود پوشش مناسب بانوان. (این طرح تاجایی موفق بود که حتی بسیاری از خانواده های مذهبی هم به جمع دنبال کنندگان پروپاقرص این برنامه افزوده شدند). - دوم به منظور تزریق غیر مستقیم یک پوشش مغایر با فرهنگ اسلامی و ایرانی (همان ساپورت).
با مقایسه آرشیو کامل هر سه سری آکادمی می توان به راحتی به هدف دوم پی برد. هرچند که پوشیدن شلوار های بدن نمای ساپورت چندسالی است در اروپا و امریکا مد شده است ولی شبکه های ماهواره ایرانی به عنوان خط مقدم جبهه جنگ فرهنگی با فرهنگ اسلامی و ایرانی وظیفه انتقال این مفاهیم زشت را به ایران داشتند.
تفاوت در نوع پوشش در دو سری اول و دوم با سری سوم به قدری آشکار است که شما تنها با دیدن عکس های تهیه شده از سکانس های این برنامه ها، خود پی به عمق فاجعه خواهید برد. هر سری از آکادمی موسیقی گوگوش در 20 قسمت و هر قسمت به مدت 45 دقیقه پخش شد که ما تمامی سکانس هایی را که در آن از پوشش ساپورت استفاده شده است به صورت عکس در اختیارتان قرار می دهیم تا با شواهد موجود خود به جمع بندی مناسب برسید.
در سری اول آکادمی در 14 سکانس متفاوت خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند.
در سری دوم آکادمی در 17 سکانس متفاوت خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند
در سری سوم آکادمی درکمال تعجب در 72 سکانس متفاوت خانم ها از شلوار ساپورت استفاده کردند! این تعداد یعنی در 90 درصد سکانس های موجود این سری آکادمی از ساپورت استفاده شده است که در جای خود جای تامل زیادی دارد!
و دیری نگذشت ...
حمله ی لشکر ساپورت ها به تهران
پنجشنبه , 7 شهریور ۱۳۹۲، 17:۲۱ ب.ظ
چندی است که پدیده ای شوم برپیکر زنان پایتخت خودنمایی می کند که نامش «ساپورت» و یا «لگ» (leg) است.
البته این از خاصیت های جامعه ی آوانگارد و مدپرست است که برای ذایقه سازی و هویت بخشی به پدیده های نو و گاها ناساز با فضای عمومی، اقدام به نامگذاری خاص بر روی آنها می کنند.
این تصاویر در فضای عمومی تهران براحتی قابل مشاهده است
اینکه چرا و چه کسی نام «جوراب شلواری» های سابق را «ساپورت» نهاده و اصلا این نام از خارج کشور همراه با این جوراب شلواری های رنگ آمیری شده وارد شده یا خیر، موضوع بحث ما نیست.
داستان از این قرار است که از زمستان 1391 برخی زنان خیابانی تهران در حرکتی کاملا مشکوک و سیستماتیک اقدام به پوشیدن جوراب شلواری هایی نمودند که منظره ی بدن نمای از زانو به پایین این پوشش ها قدری عجیب می نمود.
متاسفانه اقدامی در برخورد با این پوشش (که عملا شلوار را از زیر مانتو حذف کرده بود) از سوی هیچکدام از مبادی مسئول صورت نگرفت.
یکی از تحلیل های محتمل نیز این بود که حساسیت فضای پیش از انتخابات ریاست جمهوری و بهانه جویی دشمن برای شبطنت رسانه ای، دلیل جدی نگرفتن این آسیب اجتماعی می توانست باشد.
بهار 1392 از راه رسید و چشم مردم تهران منور به کوتاه تر شدن مانتوهایی شد که زیر آن هیچ برتن صاحبش نبود جز جوراب شلواری های سابق (که حالا نام ساپورت به خود گرفته بودند) و آرام آرام با حرکتی خزشی این ساپورت ها نه تنها آفتاب بیشتری به خود می دیدند بلکه رنگ ها و نقوش بیشتری را بر اندام باربی های تهرانی تجربه می کردند.
گاهی یک ساپورت «رنگ پا» بیننده را به اشتباه می انداخت که نکند فقط یک پیراهن بر تن فلان زن است و دیگر هیچ!
به هر روی..
پس از اعلام نتایج انتخابات خرداد 92 ، آمار ساپورتهایی که صاحبانشان مانتوها را نیز به کناری نهاده و پیراهنی کِشی و چسبان را روی ساپورت ها برتن می کردند شیب تندی به خود گرفت.
این تصاویر در فضای عمومی تهران براحتی قابل مشاهده است
حالا این روزها..
ساپورت های رنگارنگ در حال فتح خیابانهای تهران است.
اکنون به وفور دختران و زنانی در سطح شهر تهران دیده می شوند که پیراهنی کشی و مجلسی را (که هیچ ربط و شباهتی به مانتو ندارد و صرفا پیراهنی است که تا نیمی از نشیمنگاه امتداد دارد) بر تن داشته و پوشش تمامی نیم تنه ی تحتانی بدن را برعهده ی ساپورت نازک و گاها رنگ بدن خویش گذاشته اند.
روز گذشته برای دیدن فیلم «هیس!..دختر ها فریاد نمیزنند» به سینما پردیس رفته بودم تا یکی دیگر از فیلمهای سینمای مولف را ببینم.
انبوه زنان و دختران ساپورت پوشی که مردانشان با عضلات ستبر و بدنسازی شده (مردانی که حکماً به اندازه ی جوجه خروس هم غیور نبودند) دیده میشد و در این میان دخترکی با آرایشی غلیظ و موهایی افشان با ساپورتی مشکی خودنمایی می کرد چرا که با فونت نستعلیق سایز 90 و سفید روی ران ها و ساق پاهای خویش(بر روی ساپورت) اشعاری مورب و حالت ابر و باد ادبیاتی نوشته شده بود.
هرچه کردم نتوانستم قید خواندن اشعار بزنم.
دقیق تر شدم.
نوشته بود : شوش..جوادیه...راه آهن..شوش..میدان راه آهن...ترمینال جنوب..
نمی دانستم بخندم یا عصبانی شوم.
طراحی ابلیس کار خودش را برای کسانی که نمی خواهند به ساپورتها چشم بدوزند کرده بود..
چشم ها کنجکاو خواندن اشعار می شوند.
بعید نیست در آینده ی نه چندان دور که جدول متقاطع کلمات را بر روی برجستگی بدن زنان و دختران ایرانی در فضاهای عمومی شاهد باشیم.
نگرانیم..
نگرانیم شهرستان هایی که قرار است مورد حمله ی ساپورت ها قرار گیرند.
پروژه ی «حیازدایی» دشمن همچنان ادامه دارد و ما همچنان در غار اصحاب کهف خوابیم.