فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
بایرام آذری (No-Matter )    

نامه استاد شهریار به انشتین

منبع : http://www.tebyan.net/nonfiction/2010/9/18/137136.
درج شده در تاریخ ۹۰/۰۲/۰۵ ساعت 00:02 بازدید کل: 371 بازدید امروز: 91
 

 

نامه ي استاد شهريار به آلبرت انشتين

 

انشتين يك سلام ناشناس البته مي بخشي، دوان در سايه روشن هاي يك مهتاب خليايي، نسيم شرق مي آيد، شكنج طرّه ها افشان، فشرده زير بازو شاخه هاي نرگس و مريم، از آنهايي كه در سعديّه ي شيراز مي رويند. ز چين موج درياها و پيچ و تاب جنگل ها دوان مي آيد و صبح وسحر خواهد، به سر كوبيد. در خلوت سراي قصر سلطان رياضي را درون كاخ استغنا، فراز تخت انديشه، سر از زانوي استغراق خود بردار، به اين ميهمان كه بي هنگام و نا خوانده است، در بگشا ، اجازت ده كه با دست لطيف خويش بنوازد به نرمي چين پيشاني افكار بلندت را .

به آن ابريشم انديشه هايت شانه خواهد زد، نبوغ شعر مشرق نيز با آيين درويشي به كف جام شرابي از سبوي حافظ و خيام به دنبال نسيم از در رسيده مي زند زانو كه بوسد دست پير حكمت داناي مغرب را، انشتين آفرين بر تو.

خلاء با سرعت نوري كه داري، در نور ديدي، زمان در جاودان پي شد، مكان در لامكان طي شد. حيات جاودان كز درك بيرون بود، پيدا شد. بهشت روح علوي هم كه دين مي گفت، جز اين نيست. تو باهم آشتي دادي جهان دين و دانش را. انشتين ناز شست تو! نشان دادي كه جرم و جسم چيزي جز انرژي نيست. اتم تا مي شكافد جزو جمع عالم بالاست. به چشم موشكاف اهل عرفان و تصّوف نيز جهان ما حباب روي چين آب را ماند. من ناخوانده دفتر هم كه طفل مكتب عشقم، جهان جسم را موجي از جهان روح مي دانم. اصالت نيست در مادّه.

انشتين صد هزار احسنت ولكن صد هزار افسوس، حريف از كشف تو دارد بمب مي سازد...! انشتين اژدهاي جنگ جهنم ككام وحشتناك خود را باز خواهد كرد؛ دگر پيمانه ي عمر جهان لبريز خواهد شد؛ دگر عشق و محبت از طبيعت قهر خواهد كرد؛ چه مي گويم؟ مگر مهر ووفا محكوم اضمحلال خواهد بود؟ مگر آه سحر خيزان سوي گردون نخواهد شد؟ مگر يك مادر از دل " واي فرزندم " نخواهد گفت؟

انشتين بغض دارم در گلو، دستم به دامانت، نبوغ خود به كام التيام زخم انسان كن؛ سر اين نا جوان مردان سنگين دل به راه آور؛ نژاد و كيش و مليّت يكي كن اي بزرگ استاد زمين، يك پايتخت امپراتوري وجدان كن، تفوق در جهان قائل مشو جز علم و تقوا را.

انشتين نامي از ايران ويران هم شنيدستي؟ حكيما، محترم مي دار مهد ابن سينا را. به اين وحشي تمدن گوشزد كن حرمت ما را. انشتين پا فرا تر نه، جهان عقل هم طي كن. كنار هم ببين موسي و عيسي و محمّد (ص) را. كليد عشق بردار و حلّ اين معما كن. و گر شد از زبان علم اين قفل كهن وا كن. انشتين باز هم بالا، خدا را پيدا كن. 

http://www.tebyan.net/nonfiction/2010/9/18/137136.html                       

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۲/۰۵ - ۰۰:۰۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)