برخی آن را آتشکده نامیدهاند و گروهی هم آن را آرامگاه شمس آل رسول میدانند؛ اما کاربری این بنا در گذشته هرچه که بوده، با همه ارزشهای معماریاش، امروز مهجور و تنها به حال خود رها شده و کارهایی که به نام مرمت روی آن انجام میشود به جای التیام بخشیدن به زخمهای چندصدسالهاش، بیشتر به بزک ناشیانه شبیه است.
خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گروه میراثفرهنگی ـدر محله پایین بازار و در داخل حریم شهر قدیم آمل در استان مازندران، بنای قدیمی آجری و چهار گوشی قد برافراشته که نام "بقعه شمس آل رسول" را بر آن نهادهاند و در تاریخ 30 خرداد 1358 با شماره ثبت 1057 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران بازمانده از قرن 9 هجری قمری به ثبت رسیدهاست.
اگرچه کاربرد آجرهای مختلف با ابعاد متنوع کار تاریخ گذاری بنا را از راه شناسایی مصالح دشوار میکند، اما "دکتر محمد کریم پیرنیا" در «آشنایی با معماری اسلامی» از آن با عنوان بنایی که معماری پارتی دارد ( اشکانی- ساسانی) یاد میکند و معتقد است که با توجه به سبک معماری آن، شالوده اصلی بنا به دوران پیش از اسلام و آغاز دوره اسلامی بازمیگردد و پس آن در قرن نهم هجری کاربری مقبره پیدا کرده بدون آن که دخل و تصرف چندانی در سبک معماری آن ایجاد شود.
پیش تر نیز محمد حسن خان صنیع الدوله (ملقب بهاعتمادالسلطنه) از رجال دربار دورهقاجارو عهد ناصرالدین شاه در کتاب"مرآة البدان"، گویا با اتکا به روایات محلی این بنا را آتشکده دانسته بود.
مهندس یاغش کاظمی،کارشناس ارشد مرمت بناها و بافتهای تاریخی در مورد کاربری اصلی این بنا می گوید: «به نظر میرسد که از نامگذاریهای محلی نباید غافل شد چون ممکن است که زمانی چنین کاربری داشته و این مساله نزد عموم معروف بوده و در سفرنامه مرات البدان دوران ناصری اثر اعتمادالسطنه هم بازتاب یافته است.با این حال، در خصوص کاربریِ اولیه این بنا باید مطالعاتِ تطبیقی در مقایسه با نمونه های مشابهِ دیگر انجام شود تا بتوان با دقت بیشتری اظهار نظر کرد.»
|
آرمگاهی که شمس آل رسول شهرت دارد |
طول هر ضلع این بنا 73/7 متر است که در هر بدنة آن 2 طاقنمای تو در تو ولی کم عمق به عرض 73/ 2متر دیده میشود. این بقعه وسعت و ارتفاع قابل ملاحظهای نسبت به بناهای همدوره خود دارد.
کاظمی، مولف کتاب "آتشگاه اصفهان"، در مورد وسعت و ارتفاع آن به CHNگفت: «در معماری ایرانی معمولا کوشش میشود که بناهای یادمانی از وسعت و ارتفاع بیشتری برخوردار باشند تا از دور به خوبی دیده شوند و حتی به عنوان نمادی از یک موقعیت شهری به چشم بیایند. این نکته در مورد این بنا هم صدق میکند و احتمال دارد که به همین منظور وسیع و مرتفع ساخته شدهاست.»
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد رامسر افزود: «این سبک معماری در استان مازنداران موارد مشابه دیگری نیز دارد که میتوان به بقعه درویش فخرالدین بابل و یا بناهای مشابه در ساری اشاره کرد.»
"بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار" نویسنده آملی قرن ششم هجری در کتاب خود"تاریخ طبرستان" دو بار از این بنا یاد کرده و آن را تربت "السید شمس آل رسول صلی الله علیه و آله فقیه و صاحب حدیث" دانسته که هنوز (606 ه.ق ) تربت او برقرار است.
در اوایل قرن بیستم نیز سرکنسول دولت بریتانیا در شهررشت"یاسنت لویی رابینو" که مدت 16 سال در شمال ایران زندگی کرده و مطالعاتی در فرهنگگیلانومازندرانداشته، این بنا را مقبره "شمس الدین محمد بن محمود آملی" از دانشمندان و پزشکان شهیر ایرانی معرفی کردهاست.
اما پایگاه اطلاع رسانی امامزادگان یا "حرم یار" که به معرفی امامزادههای ایران میپردازد، ظاهرا به استناد طوماری بازمانده از دوران صفوی این بنا را به نام «امام زاده شمس آل رسول» خوانده است.
برخی منابع هم قید کرده اند که محمد بن محمود آملی (ملقب به شمس الدین آملی) نویسنده کتاب «نفایس الفنون فی عرائس العیون»پزشک، فیلسوف شهیرایرانیازمازندرانکه در قرن هشتم قمری میزیست و قبر او درآرامگاه مصلی شیراز قرار دارد را نباید با شخصی که در مقبرهبقعه شمس آل رسولبه خاک سپرده شده و در کتیبه آنالشمس الدین المحمد بن محمود بن محمود علی آملی(ملقب به شمس آل رسول) معرفی شده یکی دانست. البته برخی نیز این بقعه را متعلق به "شمس الدین طبرسی" دانسته اند.
نامگذاریهای مختلف با انگیزههای متفاوت و دیدگاههای گوناگون باعث نشده که این بنا از حفاظت و مرمت خوبی برخوردار شود و با همه تاکیدی که از دیرباز بر اهمیت معنوی و ارزشهای ساختاری بنا شده، آن گونه که شایسته است، به آن توجه نشدهاست.
|
بدنه داخلی بنا که در اصل آجری بوده، بدون توجه به اصالت بنا اکنون در دست گچ کاری قرار دارد. همچنین تیمی که کار مرمت این بنا را بر عهده گرفته است تصمیم دارد که یک در فلزی برای آن تهیه و نصب کند که قطعا با هویت بنا در تضاد است |
آتشکده آمل یا بقعه شمس آل رسول، در گذشته دارای گنبدی دو پوش بوده که هر دو پوش آن در اثر زلزله و پدیدههای آب و هوایی منطقه تخریب شدهاست. گنبد این بقعه به شیوه دو گنبدی، معروف به «گنبد رک» ساخته شده بود که گنبد داخلی را «آهیانه» و گنبد بیرونی را که نوک تیز و شبیه کلاهخود است «خود» مینامند.
در حال حاضر، گنبد داخلی به شیوه شماتیک (ساختن گنبدی با اسکلت فلزی) در دست بازسازی است و قرار است که شمهای از گنبد آهیانه با گچ و فلز ساخته شود. همچنین بدنه داخلی بنا که در اصل آجری بوده، بدون توجه به اصالت بنا اکنون در دست گچ کاری قرار دارد. همچنین تیمی که کار مرمت این بنا را بر عهده گرفته است تصمیم دارد که یک در فلزی برای آن تهیه و نصب کند که قطعا با هویت بنا در تضاد است.
وجود زباله و نخاله در محوطه، حریم نامشخص و بیتوجهی به کاوش یا گمانه زنیهای متداول در چنین محوطههایی، استفاده از آجر سوراخ دار امروزی به جای آجر خشتی برای مرمت و بکارگیری سیمان به جای ملات اصلی، گوشهای از وضعیت فعلی این بناست.
ناهمواری سطح محوطه و رویش گیاهان هرز به صورت انبوه در اطراف بنا، موجب افزایش رطوبت سطحی و نم کشیدگی پی و بدنه بنا شدهاست.
کاظمی با اشاره به این وضعیت معتقد است: «گیاهان و علفهایِ هرزی که دورادورِ آن بنا را پوشانده باعث رطوبتِ تصاعدی در آجرهایِ نمایِ ساختمان شده و به تبع ِ آن، موجب شوره زدن و وارد آمدن آسیب جدی به بنا شده است.»
گزارش از معصومه شهباز