درباره من
مـــن طایـــر شــکسـتـــه پــــــر
آســــــمـــــــــانـــــــــیـــــــــــم
.............................................
رفت...
به سلامت که رفت!
من که خدا نیستم بگم صد بار اگر توبه شکستی باز آی!
آنکه رفت به حر مت آنچه با خودش برد،حق برگشتن ندارد...
رفتنش مردانه نبود،لا اقل مرد باشد برنگردد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدایا همه چیزو همه کسم تویی.دار و ندارم تویی.
خدایا به تو افتخار میکنم
عاشقتم همین وبس...
گر کسی وصف او زمن پرسد، بی دل از بینشان جه گوید باز/ عاشقان کشتگان معشوقند، بر نیاید ز کشتگان آواز...
..............................................
نشنو از نی،نی حصیری بیش نیست/بشنو از دل،دل حریم دلبریست
نی چو سوزد،خار و خاکستر شود/دل چو سوزد خانه دلبر شود
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/تا بگویم شرح درد اشتیاق
..............................................
یا رب ! به خدایی ِ خداییت
وانگه به کمال ِ پادشاییت
کز عشق ، به غایتی رسانم
کو مانَد اگر چه من نمانم
از چشمه عشق ده مرا نور
این سرمه مکن ز چشم من دور
گر چه ز شراب عشق مستم
عاشقتر از این کنم که هستم
..............................................
از خدا جوییم توفیق ادب/بی ادب محروم ماند از لطف رب
از آدم با جرات و شجاع خیلی خوشم میاد
خداوند شجاعت را دوست میدارد حتی به اندازه کشتن یک مار باشد
خدا امید شجاعان هست نه بهانه ترسوها
پس فقط به خدا توکل کنیم
فتوکلت علی الله
..............................................
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید
گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید
شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل و دین باخته، دیوانه رویی بودیم
بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیم
کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت
سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت
اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن کس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
چاره اینست و ندارم به از این رای دگر
که دهم جای دگر دل به دلآرای دگر
چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر
بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر
بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود
من بر این هستم و البته چنین خواهدبود
()()()()()()()()()()()()()()()()()
چه فرقی دارد یا پشته میله ها باشی،یا در خیابونهای شهر در حال قدم زدن،وقتی که آرزوهایت در حبس باااشند...
()()()()()()()())()()()()()()()()
به سلامتیه کسایی که برای داشتنشون لازم نیست با سیاست باشی و نقش بازی کنی
همین که یک رنگ باشی کافیه...
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتی اونا که نامـــــردیای زمـــــونه نامـــــردشون نکرد . .
()()()()()()()()()()()()()()()()
بسلامتی هرچی مــــــــــــــــرده که مردانگی از جنسیت نیست بلکه از مرامه
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ...ولی هنوزهم دوسش داری
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتی خودمون که خیلی وقت ها فقط سکوت کردیم و هیچ حرفی نزدیم
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتیه دلمون که شکست اما دل کسی رو نشکست
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتی پدر و مادرم که از بچه شانس نیاوردن
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتی اخلاق که فکر کنم این ترمم حذفش کنم
()()()()()()()()()()()()()()()()
به سلامتی ملخ،همین طوری...
()()()()()()()()()()()()()()()()
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران ...
__________________________ ایستاده،
((ابرو بادو مه و خورشیدو فلک))،ازکار،
زیر این برف شبانگاهی
بدتراز کژدم،
میگزد سرمای دی ماهی،
کرده موج برکه در یخ برف،
دست و پای خویشتن را گم،
زیر صد فرسنگ برف،
اما،
درعبور است از زمستان
دانه گندم
__________________________ بــــــــعضــــــیا میگن رفیق مثل لیــــــمو شـــــــــیرینــــــــه،
بعد یه مدت تـــــــــــــلخ میشه!!!اما یکی نیســــــت به ایــــن بعضیا بگه کـــــــــــه تا چـــــــــاقو به جگـــــــــر لیموشیــــــــــرین نــــــــــزنی تــــــــــــــلخ نمیشـــــــــه!!__________________________
میروم تا در میخانه کمی مست کنم
جرعه بالا بزنم آنچه نبایست کنم
بی خیال همه کس باشم و دریا باشم
دائم الخمرترین آدم دنیا باشم ......
آنقدر مست که اندوه جهانم برود
استکان روی لبم باشد و جانم برود
برود هر که دلش خواست شکایت بکند
"شهر باید به من و مستی ام عادت بکند"