طنز/ بعضیا یکشبه با خدا میشن! 
طنز - ناصر فیض در تهران امروز نوشت:
دریا طوفانی بشه غریبا آشنا می شن!
تموم ناخداها یک شبه با خدا می شن
چون صداشون نمیخوان به گوش مردم برسه
اینا با سکوتشون همیشه همصدا می شن
دست به دست هم بدیم فتنه و شر به پا نشه
ما بشینیم سر جامون اونا از جا پا می شن
فتنه شاخ و دم نداره، یکی از نشونه هاش
اینه که؛ دشمنامون خیلی شبیه ما می شن
گاهی صد تا خونه هم داشته باشن بازم کمه
گاهی صد تاشون رو موکت یه متری جا می شن
خیلی ها کاندیدا می شن، کارشونم بلدن
اونا که کاری بلد نیستن آخه چرا می شن!؟
دست کم وارد مجلس که می شن این وکلا
گاهی رو صندلی شون یه خورده جا به جا می شن
یه نفر تا وقتی که تنها باشه، یک نفره
اما وقتی یکی نزدیکش میشه دو تا می شن
جالبه! تنها که هست خطا مطا، نمی شناسه
دو تا که می شن، همه ش مرتکب خطا می شن


رفیقای نیمه راه، زیادی هارت و پورت دارن
چند قدم باهات میان بعدش ازت جدا می شن
اونایی که را به را...بهت محبت می کنن
در حقیقت همه شون رفیق نیمه را می شن
دنیای سیاسته، آفتابی هم باشه هواش
دلایی که زیر آفتاب می مونن سیا می شن
نمی گم کثیفه دنیاش، که شما بگین چیه!؟
تا که توش پا می ذارن، نرفته مبتلا می شن

تو سیاست قاعده س،فقط فراموش نکنین
شما مثل شون نشین، حتماً اونا شما می شن
جورابش یه جفت باشه آدم، خیالش راحته
بیشتر از یه جفت باشه همیشه تا به تا می شن
بیت بالا که نبود تو شعر، خواستم ببینم؛
بیت بی معنی میشه بسازه آدم با «می شن»
اما دیدم که نشد، دوباره بیت خوبی شد
اگه قصدم باشه که بگم، قصیده ها می شن


