فراموش کردم
رتبه کلی: 7604


درباره من
پوریا مقدمی(پوریا) (Pouryamogadami )    

کلاغ و جوجه هایش

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۲/۰۲ ساعت 15:21 بازدید کل: 117 بازدید امروز: 116
 

روزی در روز های سرد زمستان کلاغی بود که سه جوجه داشت و چون زمستان بود چیزی برای جوجه هایش نمیتوانست پیداکند و بدهد آن ها بخورند به همین خاطر هر روز از بدن خودش میکند و به جوجه هایش میداد زمستان تمام شد و جوجه هایش بزرگ شدند مادرشان مرد یکی از آن جوجه ها به بقیه گفت چه خوب شد که مامان مرد چون از غذای تکراری خسته شده بودیم.

ناراحت کننده بود نه؟؟؟

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۲/۰۲ - ۱۵:۲۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)