درباره من

کوين کارتر
به عنوان عکاس سازمان ملل به سودان رفت تا از درد و رنج مردم قحطي زده ي اين کشور که از سال جنگ داخلي در عذاب بودند عکس تهيه کند .روزي در يک کيلومتري کمپ تغذيه ي سازمان ملل از پشت بوته ها صداي ناله ي ضعيف کودکي را شنيد . جلوتر که رفت دختر بچه اي را که در عکس مي بينيد پيدا کرد که در مسير حرکت به طرف کمپ از خستگي و ضغف نشسته و به اين شکل استراحت مي کرده . در همين لحظه اين کرکس به زمين مي نشيند تا در صورت مردن کودک به او حمله کند.کوين بعد از تنظيم کادر مورد نظرش به گفته ي خودش 20 دقيقه منتظر مي ماند تا شايد کرکس بالهايش را باز کند و در آن حالت عکس را بگيرد . اما کرکس صبور که زنده بودن دخترک را حس مي کرده به همان حال مي ماند . کوين که نا اميد مي شود عکس را به همين وضعيت که مي بينيد مي گيرد و بر مي خيزد و کرکس را فراري مي دهد . در همين لحظه دختر بچه ي در حال مرگ از جا بر مي خيزد و افتان و خيزان به طرف اردوگاه به راه مي افتد .کوين که در طي روزهاي سفرش صحنه هاي مرگ و مير زيادي بر اثر گرسنگي ديده بوده کمي اشباع شده بوده و طبعا آنطور که بايد و شايد به دخترک توجه نمي کند و به راه خود ادامه مي دهد .عکس کوين در نيويورک تايمز به چاپ رسيد و به سرعت مشهور شد.کمتر از يکسال بعد از دفتر نيويورک تايز با کوين تماس گرفتند و به او اعلام کردند که بخاطر همان عکس و جلب توجه جهانيان به فجايع انساني سودان برنده ي جايزه ي پوليتزر شده است . غافل از اينکه در درون کوين غوغايي به پا بود پس از اعطاي جايزه که در نيويورک انجام شد بسياري از مطبوعات از کوين گفتند و نوشتند . برخي تحسينش کردند و برخي هم از او به خاطر بي توجهي به سرنوشت دخترک انتقاد کردند . جست و جوهاي پرسنل سازمان ملل براي پيدا کردن دخترک هيچ نتيجه اي نداد و همين باعث شدت گرفتن انتقادها از کوين شد به طوري که روزنامه ي سن پترزبورگ چاپ فلوريدا کارتر را کرکس دوم اين صحنه خطاب کرد.همه ي اين فشارها بر عذاب وجداني که کوين همواره در خود احساس مي کرد شدت مي بخشيد تا اين که در سن 34 سالگي با دود اگزوز خودروي خودش خود کشي کرد .کوين کارتر مرد و هرگز مشخص نشد که آن دختر کوچک آيا زنده مانده يا نه
شايد بتوان گفت که کوين در زمان آن حادثه به شدت غرق در کارش بوده و هدفش گرفتن بهترين عکس ممکن بوده ,ولي از حق نمي توان گذشت که به اين شکل بي تفاوت هم نبايد از کنار قضيه عبور مي کرده.اما حدس مي زنم که بعدا عذاب وجدان کوين ,به نويسندگان آن مقالاتي که او را کرکس دوم صحنه خوانده بودند هم سرايت کرده باشد .
.
 

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۹/۱۱ ساعت 23:14

کاربران آنلاین (0)