فراموش کردم
رتبه کلی: 1078


درباره من
رضاحیدری (REZAHEYDARI )    

...

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۴/۰۲ ساعت 16:27 بازدید کل: 151 بازدید امروز: 150
 

 

روزی مرد ساده ای به دنبال خر گمشده خود میگشت که به محفلی وارد شد که حکیم در نزد مریدان همی لب بر سخن میگسترانید .

مرد ساده نزد جکیم رفتندی و از جکیم پرسیتندی یا جکیم از مریدانت بپرس که آیا کسی خر من را ندیده است؟

جکیم فرمودندی: آیا در میان شما مریدان کسی هست که عاشق نشده باشد؟

شخصی بنالید آری من، من تا به حال عاشق نگشته ام!

جکیم رو به جمله مریدان نمودندی و فرمودندی : ای مردک اینان همه خر ند ، هر

کدام را که خواهی ببر بجز آن یکی...!!

مریدان با تعجب و ماتم به جکیم مینگریستند که جکیم فرمودنی:

در این دوره و زمانه مگر مغز خر خورده باشید که عاشق شوید که همه عشق ها باد

فنا است!
پس جمله مریدان فغان نمودند، خشتک ها دریدند و نعره ها سر دادند به نیکی!

این مطلب توسط میثم عظیمی. بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)