وَهمِ ضعیف رای فضولی چرا کند؟

"در کارخانه ای که ره علم و عقل نیست         وهم ضعیف رای فضولی چرا کند"     حافظ

یکی از کاربران سایت اخیرا به بهانه اتفاقاتی که در سلماس روی داد و مجسمه فردوسی برای خرید شب عید و نونوار شدن و تغییر رنگ چند روزی از سکویی که سالها بر آن تکیه زده بود دور شد! مطلبی نگاشته اند و در آن مثل همیشه داعیه دوست داشتن مفاخر آذربایجان را دارند ولی چه می شود کرد که گاهی دم خروس از زیر پالتو این مدعیان بیرون می زند و آشکار می شود آنچه که در نهان دارند! برای نمونه به جملات زیر از این مطلب توجه کنید:

"فردوسی پاکزاد نه بر اساس عقیده چند جوان کم سواد و یا آدمهایی مانند محبوب امرهی ( با آن سوابق مششع اخلاقی !!!) حقیر نمی شود که اگر به بهانه گیری باشد هم این ایرادها به استاد شهریار ( بابت شهر الا ای تهرانی ) وارد است و هم فضولی ( به علت گفتن اشعار زیاد در مدح سلاطین عثمانی و ضد شیعه بودنش ) و هم خاقانی و هم هر انسان دیگری."

http://www.miyanali.com/alone-s/73

البته شدت سواد این مدعی بی سوادی جوانان آذربایجان با همین چند جمله با اغلاط املایی اش آشکار است!

ایشان به راحتی مخالفانشان را متهم به بی اخلاقی می کنند. می بینید که به راحتی محبوب امراهی، دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه حاجت تپه آنکارا را متهم به سوابق غیر اخلاقی می کنند. البته زیاد به این مورد نمی پردازم، چون محبوب امراهی زنده هستند و اگر این مطلب را ببینند و بخواهند می توانند از خودشان دفاع کنند. اما آنگونه که در آنکارا سازندگان سریال "مؤحتشم یوز ایل" را به دادگاه کشاندند و دروغگویی این سریال درباره فارس بودن ایران صفوی را اثبات کردند، می توانند در ایران هم افترا زنندگان را به دادگاه بکشانند و "حد قذف" در مورد آنها اجرا کنند؛ خود جای بحث است. فقط اینگونه افترا زنندگان بدانند که اگر در این دنیا گریزگاهی داشته باشند، در جهان دیگر جز پاسخگویی چاره ای ندارند.

بحث اصلی ما در اینجا درباره ملا محمد فضولی، شاعر بزرگ دنیای ترک و آذربایجان است که نویسنده مطلب خیلی راحت و به سادگی وی را "ضد شیعه" نامیده اند.

استناد ایشان در این افترای بزرگ، سرودن اشعاری در مدح سلاطین عثمانی است. بله ملا محمد فضولی، سه قصیده طولانی در مدح سلطان سلیمان عثمانی دارد. قصائدی هم در مدح شاه اسماعیل و شاه تهماسب دارد. مثنوی بنگ و باده اش را هم تقدیم به شاه اسماعیل نموده است. آیا با هر مدحیه سلطان سنی مذهب، شاعر "ضد شیعه" می شود؟ با این حساب که باید فاتحه بیشتر شاعران پارسی گوی را خواند و کنارشان گذاشت! که یا خود سنی مذهب بوده اند یا مدح حاکمان سنی مذهب گفته اند. و در رأس شان شاعران بزرگی چون سعدی، حافظ، فردوسی، عنصری، انوری، رودکی و ... هستند.

نه دوست عزیز! شاعران را نمی توان اینگونه از دل ملتشان بیرون کرد، آن هم شاعر و نویسنده ای مثل فضولی که مؤلف کتاب "حدیقة السعدا" است که مقتل و روایتی است به نثر ترکی از حادثه کربلا. شاعری که از شدت علاقه اش به خامس آل عبا علیرغم وفات در بغداد بنا به وصیتش مدفنش در خاک پاک کربلاست. چگونه می توان چنین شاعری را "ضد شیعه" نامید؟

معلوم است که بزرگی مثل ملا محمد فضولی با توجه به ارتباطاتش با دربار صفوی و عثمانی خود بهتر می دانست که جنگ های بین این دو دربار بر سر مذهب شیعه و سنی نبوده است وگرنه در مجلس سلطان سلیمان در زمان فتح بغداد نمی نشست و قصیده مدحیه برایش نمی خواند.

مطلب را با شعری از خواجوی کرمانی خطاب به اینگونه افراد که سنگی در تاریکی می اندازند تا شاید لکه ای بر دامان مفاخر آذربایجان بیندازند، به پایان می برم. 

کاه اگر کوه شود سر به فلک بر نزند
ور سها کور شود نور قمر کم نشود

دشمنم گر بگدازد ز حسد، گو بگداز
جرم کفار به تعذیب سقر کم نشود

گر گیا خشک مزاجی کند و طعنه زند
باغ را رایحه‌ی سنبل تر کم نشود

چه غم از منقصت بی هنران؟ زان که به خبث
رفعت و رتبت ارباب هنر کم نشود

گر چه هست اهل خرد را خطر از بی خردان
حدّت خاطر دانا به خطر کم نشود

سخنم را چه تفاوت کند از شورش خصم
که به آشوب مگس، نرخ شکر کم نشود

جوهری را چه غم از طعنه هر مشتری یی
که بدین قیمت یاقوت و گهر کم نشود

مکن اندیشه ز ایذای حسودان، «خواجو»
نطق عیسی به وجود دم خر کم نشود

سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین شکند
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

گفته اند این مثل و من دگرت میگویم
که به تقبیح نظر نور بصر کم نشود