فراموش کردم
رتبه کلی: 446


درباره من
رضا صیامی (RS205 )    

زنان، زبان مادری و فهم و ادراک جهانی

منبع : http://sharghdaily.ir/News/88107
درج شده در تاریخ ۹۴/۱۲/۱۹ ساعت 23:44 بازدید کل: 555 بازدید امروز: 539
 

زنان، زبان مادری و فهم و ادراک جهانی - مینو مرتاضی
روزنامه شرق - 19 اسفند 1394

سال ۲۰۱۶ میلادی از سوی سازمان ملل سال «ادراک جهانی» و «ساختن پلی بین تفکر و ادراک جهانی و اقدامات محلی» نام‌گذاری شد. سازمان ملل در بیانیه‌ای هدف از این نام‌گذاری را تلاش برای ایجاد جنبشی جهانی برای درک و فهم انسان، ارتباط‌های بین‌انسانی و همچنین تمامی ارکانی که به زیست انسانی یاری می‌رسانند، عنوان کرده است. از سوی دیگر موضوع و تِم اصلی روز جهانی زن در سال 2016 ، جهت تسریع اهداف توسعه پایدار تا سال 2030 بر تحقق برابری جنسیتی، توان‌افزایی زنان و حقوق‌بشر زنان تمرکز خواهد داشت.

ازآنجاکه زبان از مؤلفه‌های اساسی مفاهمه و ادراک نزد انسان است، نخستین و مهم‌ترین زبان برای ساخت مفاهیم و درک بین‌الاذهانی زبان مادری است. برای رسیدن به تفاهم و ادراک جهانی، ناگزیریم پیرایه‌ها و رسوبات تاریخی‌ای را که مانع تفهیم و تفاهم با خودی و دیگری می‌شود بزداییم.
زبان مادری چیزی است که طفل زبان‌بسته را تبدیل به «من» سخنگو می‌کند. این چیز همان است که انسان را از حیوان متمایز و او را تبدیل به چیزی به نام حیوان ناطق و سوژه جهان کرده است. انسان یا حیوان ناطق از طریق زبان مادری خود را شناسایی کرده و در پس هر تجربه‌ای که می‌اندوزد، ضمیر من را می‌گذارد. به گفته اگامبن هر انسانی برای ناطق‌شدن باید اول طفل یعنی زبان‌بسته باشد. نزد اگامبن در اصل نوزاد انسان حیوان بی‌زبان است نه حیوان. زیرا حیوانات بدون اینکه کسی به آنها چیزی بیاموزد از ابتدا زبان دارند. اما زبان نزد انسان‌ها عملی اکتسابی است. برای انسان‌ها زبان مادری اولین زبانی است که کسب می‌کنند. همین زبان است که به قول مترجمان و آموزش‌دهندگان زبان‌های خارجی مانع اصلی برای یادگیری سایر زبان‌هاست؛ زیرا نوآموز مبتدی در یک زبان خارجی همیشه هر جمله را که به زبان بیگانه می‌شنود، ابتدا به زبان مادری برمی‌گرداند تا فهمش کند. اما به‌تدریج که روح زبان تازه را دریافت، دیگر نیازی ندارد برای تجربه جهان با زبان تازه آن را به زبان مادری ترجمه کند و به‌تدریج به جایی می‌رسد که زبان مادری‌اش را فراموش می‌کند و به قول اگامبن مالک زبانی تازه‌شدن فقط به‌واسطه نوعی فراموش‌کردن یا نسیان زبان مادری حاصل می‌شود. پرسش اینجاست آیا می‌توان با زبان مادری که آغشته به فرهنگ و ادبیات پدرسالارانه، حمایت‌طلب و فرودستانه است، به توسعه انسانی یا فهم و ادراک جهانی دست یافت؟ آیا برای دستیابی به تجربه توسعه و فهم آن و برای همنواشدن با ادراک جهانی می‌توان زبان مادری را فراموش کرد؟ راهی که کشورهای توسعه‌یافته رفته‌اند حاکی از این واقعیت است که برای دستیابی به زبان توسعه به‌ جای فراموش‌کردن زبان مادری می‌توان به وجوه اشتراک و ریشه‌های مشترک زبان بشری متوسل شد و به این ترتیب زبان مادری را در راستای زمینه و بستر شکل‌‌گیری آرمان توسعه پایدار گسترش داد. مفهوم پایداری برای اولین‌بار در مورد منابع تجدیدپذیر در طبیعت و محیط‌زیست به کار برده شد و از این رو پایداری مفهومی زیست‌محیطی و مکانی است. سپس به‌واسطه ارتباط اکولوژیک انسان با طبیعت پیرامونش و با اجتماع، مفهوم پایداری وارد علوم اجتماعی و انسانی شد.
به نظر می‌رسد می‌توان با مفهوم «زبان پایدار» زبان مادری را از چارچوب تنگ مرزهای جغرافیایی خارج کرد و فهم و ادراک جهانی را بر پایه فهم و شناخت زبان فطری انسانی که زبانی حق‌مدار، فراملیتی و مرزی است بنا کرد و ساخت. زبان بدن یا زبان فطری در اصل همان زبانی است که وقتی از حقی محروم شد، مثل تشنه‌ای که در جست‌وجوی آب برمی‌خیزد؛ آن را جست‌وجو، شناسایی و سپس طلب می‌کند. زبان مادری جدا از زبان زنان نیست... از این رو بیراه نیست اگر بگوییم این زنان هستند که تجربه و علم لازم برای اینکه بتوانند زبان مادری توأم با ستم و تبعیض جنسیتی و فرهنگ فرودستانه را به زبان طبیعی و فطرت حق‌خواه و عدالت‌جوی انسانی نزدیک کنند و شعله امید دستیابی به توسعه انسانی را در جامعه بر افروزند، دارند... زیرا به‌وضوح روشن است که نمی‌توان تحولات اجتماعی و تمایل فزاینده به تغییرات را با زبان سنت که میل به سکون و تحکم و عدم تغییر و ثبات دارد، پی گرفت. تجربه نشان داده است انقلابی‌ترین و رادیکال‌ترین گفتمان‌های اصلاحی وقتی در چارچوب زبان سنتی صورت‌بندی شوند؛ توان ادامه راه و تحقق اصلاحات موردنظر را از دست خواهند داد.
زبان فطرت به منزله زبان پایدار و ابزار گفت‌وگو برای دستیابی به فهم و ادراک جهانی توسط زنان در سه سطح می‌تواند آموزش داده شود. آموزش زبان فطرت و گفت‌وگو با کودکان به‌عنوان زبان نسل آینده که قاعدتا باید بر‌سازندگان جامعه توسعه‌یافته فردا باشند آموزش برای درک بین‌الاذهانی حقوق و آگاهی‌های جنسیتی و گفت‌وگوی زنان با زنان و زنان با مردان برای یافتن راه‌های محو اشکال تبعیض و خشونت علیه زنان، آموزش زبان طبیعی برای دستیابی به حقوق خدادادی‌ای که از مردم دریغ شده است. با چنین زبانی می‌توان امیدوار بود که همگان فارغ از جنسیت و طبقه و سن و سال با بهره‌گیری از مواهب توسعه قادر به «ساختن پلی بین تفکر و ادراک جهانی و اقدامات محلی» در جهت توسعه پایدار شوند.

--------

منبع:

http://sharghdaily.ir/News/88107

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۱۲/۲۰ - ۱۴:۰۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)