اسناد ارمنی ، مشت نمونه خروار!
دکتر کارن خانلری، نماینده ارامنه تهران و شمال در مجلس شورای اسلامی، فروردین ماه 1395 مقاله ای با عنوان «یک مدرک تاریخی در منابع عثمانی در خصوص قراباغ» با زیر عنوان «قابل توجه کسانی که هویت ارمنی قراباغ را مورد سوال قرار می دهند» به رشته تحریر در آورده است. این مقاله همزمان در سایت موسسه خدمات و ترجمه هور [1]و روزنامه ارمنی زبان آلیک [2] منتشر شده است.
کارن خانلری در این مقاله با استناد به فرهنگ بزرگ قاموس الاعلام [3] (فرهنگ جامع لغات تاریخ و جغرافیا و اسامی خاص) نوشته شمس الدین سامی[4] با تحریف آشکار در ترجمه و اختفای عمدی سایر اطلاعات مرتبط کتاب سعی دارد ثابت کند که قره باغ متعلق به ایروان و ارمنستان بوده است. نویسنده هنگام اشاره به حدود ایروان در کتاب قاموس الاعلام یادآوری می کند که «در آن زمان [زمان نگارش کتاب] هنوز جمهوری به نام آذربایجان در قفقاز وجود نداشت» ولی این نکته مهم که در آن زمان جمهوری ارمنستان هم وجود خارجی نداشت را متذکر نمی شود و این سرمنشأ تحریفات و برداشتهای ناصواب می گردد.
در ماده اریوان (ایروان) کتاب قاموس الاعلام(جلد 2، صفحه 845) آمده است: « ایالت ایروان از ایالات اداره قفقاز روسیه در جنوب سلسله کوههای قفقاز است. این خطه در 1244 هجری از ایران به روسیه منتقل شده، ابتدا با نام بشقه اداره شده و بعدا با نامهای ایروان و نخجوان به دو ایالت تقسیم شده و نهایت در سال 1868 میلادی به صورت یک ایالت در آمده و به اسم مرکزش ایروان مسمی گردیده است. این ایالت از غرب به قارص[5]، از شمال به تفلیس و یلیساوتوپول(گنجه)[6]، از مشرق به یلیساوتوپول(گنجه) و از جنوب به مرزهای ایران و عثمانی محدود شده است. مساحتش 27822 کیلومتر مربع است و 667462 نفر جمعیت دارد. که بیشترشان ترکمان و ارمنی هستند. با اینکه ایالت تابع اداره عمومی قفقاز به مرکزیت تفلیس هست ولی خود به هفت شهرستان به شرح زیر تقسیم می گردد...
اراضی آن کوهستانی است. شاخه ای از کوههای پامباق که حوضه آراز را از حوزه کور (kür) جدا می کند، از طرف شمال دریاچه گوگچه و کوههای آلاگؤز، قزل داغ، گؤزل دره، قوقو و زانغاجور در قسمت جنوب غربی امتداد یافته و در قسمت شرق و در مرزهای قره باغ یکی شده و دریاچه گوگچه را به صورت یک حوضه داخلی در می آورد...»
آقای کارن خانلری به صرف نام برده شدن از قره باغ در عبارت «قره باغ حدودنده» به معنای (مرزهای قره باغ) بدون توجه به معنی متن، قره باغ را از نواحی و شهرهای ایالت ایروان معرفی می کند. وی به این هم بسنده نمی کند و در تحریفی آشکار و حذف جملات بعدی قره باغ را از ایالت گنجه به ایالت ایروان منتقل می کند.
در ماده قره باغ کتاب قاموس الاعلام (جلد5، صفحه 3621) آمده است: «خطه ای در قفقاز، بین رودخانه های کور، آراز و ایالت ایروان قرار دارد. در سال 1813 از ایران به روسیه منتقل شده است. متعلق به شهرستان شوشا و تابع ایالت یلیساوتوپول(گنجه) است. 18000 کیلومتر مربع وسعت و 250000 نفر جمعیت دارد. نصف اهالی اش ترک آذربایجانی و نصف دیگرش ترکیبی از ایرانی، ارمنی و روسهاست»
نویسنده با حذف قسمت های آخر و تحریف بخش اول متن را به این صورت ترجمه کرده است: «قره باغ: بین [رود] کور و [رودخانه] آراس قفقاز در ایالت اریوان قرار دارد.» و بالطبع نتیجه دلخواه خود را هم گرفته است!
سوالی که بلافاصله بعد از مشاهده عمق تحریف و دروغ به ذهن متبادر می شود این است که آیا تمام اسناد مظلوم نمایانه ارمنی در باب ادعاهای ارضی و نسل کشی اینگونه اند؟ آیا این مورد می تواند به مثابه مشتی نمونه خروار باشد؟
سوال دیگری که با توجه به موقعیت و شخصیت اجتماعی نویسنده ذهن را درگیر خود می کند این است آیا آقای دکتر کارن خانلری با این حد از دروغ پردازی آشکار و تحریف مدارک و اسناد تاریخی شایستگی نمایندگی ملت را در مجلس شورای اسلامی دارد؟ با توجه به اصل84 قانون اساسی که نمایندگان مجلس را مسئول در برابر همه ملت می داند و به آنها حق اظهار نظر و رأی در همه امور مملکتی را می دهد؛ آیا چنین فردی که آشکارا برای منافع فردی و قومی خود دست به تحریف مدارک و اسناد می زند، می تواند در لحظات حساس منافع ملی را به منافع قومی خود ترجیح بدهد؟
----------
[1]http://www.hoosk.net/fa/karabakh/articles/item/575
[2] http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1707
[3] قاموسالاعلام، فرهنگ تاریخی و جغرافیایی، به زبان ترکی عثمانی، تألیف شمسالدین سامی است. این کتاب مشتمل بر زندگینامه رجال شرق و غرب از طبقات مختلف و شرح شهرها و ممالک و غیره است، و در ۶ مجلد در سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۶ هجری قمری (۱۸۸۹ تا ۱۸۹۸ میلادی) در استانبول چاپ شده است.
[4] نویسنده، فرهنگنویس، فیلسوف و نمایشنامهنویس عثمانی
https://tr.m.wikipedia.org/wiki/%C5%9Eemseddin_Sami
[5] قارص در زمان نگارش کتاب در محدوده روسیه تزاری قرار داشت. با امضای عهدنامه مسکو و متمم آن عهدنامه قارص بین دولت روسیه بلشویکی و مجلس ملی کبیر ترکیه در سال 1921 قارص همراه ایغدیر، اردهان و باتوم به ترکیه واگذار شد. در عهدنامه قارص همچنین رعایت خودمختاری نخجوان تضمین گردید. عهدنامه قارص را علاوه بر روسیه و ترکیه، جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی، جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان و جمهوری سوسیالیستی گرجستان شوروی نیز امضا کرده اند.
[6] یلیساوتوپول نامی است که روسیه تزاری به شهر و منطقه گنجه بعد از عهدنامه گلستان داده بود. این شهر در زمان تسلط اتحاد شوروی کیروف آباد خوانده می شد.
--------
نسخه الکترونیکی فرهنگ 6 جلدی قاموس الاعلام نوشته شمس الدین سامی چاپ استانبول از سال 1889 تا 1898 میلادی نزد نگارنده موجود است.