عاشق شده ام حال و هوایم خوب است درد است ولی درد برایم خوب است آرامش من ! با تو فقط حالم نه خوابم، نفسم، لحن صدایم ،خوب است تشخیص پزشک است کنارم باشی عطر تو برای ریه هایم خوب است من با تو خوشم نا خوشی ام چیزی نیست آنقدر که تاثیر دوایم خوب است هربار فقط عاشق تو خواهم بود صد بار که به...

صدایت را میخواهم... همان لهجه ای که، دوستت دارم را با تشدید تلفظ میکند... صدا کردنت بهانه است من دلم "جانم" گفتنت را میخواهد......

دلم احساس میخواهد تب طولانی و ممتد نگاه نافذ و گیرا نوازشهای بیش از حد صدای گرم و آرامش نگاهی بوسه ای دستی چراغ روشن راهی نه برگشتی نه بن بستی دلم احساس میخواهد از این حال و هوا سیرم در این دنیای بی منطق بدون عشق میمیرم دلم احساس میخواهد لطیف و پاک و پنهانی نگو عاشق شدن ج...

اگه واسه کسی مهم باشی، اون همیشه راهی واسه وقت گذاشتن برات پیدا خواهد کرد.... نه بهانه ای برای فرار .... و نه دروغی برای توجیه .......

در حسرت آغوش تو هستم بغلم کن... از عطر بر و روی تو مستم بغلم کن... کی گفته قراره دور از تو بمونم؟ من با احدی عهد نبستم بغلم کن.......

گفت از حرفام نرنجیدی؟ گفتم : نه ! گفت ولی هرکی بود یه چیزی بهم میگفت، گفتم مادرم انسولین میزنه... اولا خیلی دردش میگرفت، بعدش کمتر شد، حالا هروقت سوزنو تو پوستش فرو میکنه ، فقط میخنده.... الان منم اونطوری ام....!...

حالم بد است، با تو فقط خوب میشوم.... خیلی از آنچه فکر کنی مبتلاترم... آری حساسم حسودم، آنقدر حسود که دق میکنم کسی سمتت بیاید... کسی اسمت را بیاورد... کسی نگاهت کند... دق میکنم آغوشت مال دیگری باشد..... یا مال من باش یا مرا به خاک بسپار ! من تنها مخلوق خدا هستم، که روز مرگم را میدان...

منتظرم.... شبیه یک آهنگ غمگین قدیمی، در آرشیو رادیو . زنگ بزن... بگو که میخواهی مرا بشنوی.......

به احمقانه ترین شکل ممکن، دلتنگ کسی هستم..... که هیچ خیابانی را با او قدم نزده ام... اما او در تمام خاطرات من راه می رود.......

میزنم مثل زلیخا جار : میخواهم تورا حضرت معشوق ای دلدار میخواهم تورا مجرمی هستم که حکم بی گناهیش تویی رفته ام بالای چوب دار میخواهم تورا با نگاهت خستگی های مرا در میکنی مثل چایی پس از سیگار میخواهم تورا هرچه را از دست سلطان خراسان خواستم تا به حالا داده و اینبار میخواهم تورا مثل یک بچ...

گفته بودی خانه میسازم نگفتی روی آب گفته بودی ماندنی هستم نگفتی توی خواب گفته بودم من چگونه عشق را باور کنم ؟ گفته بودی از دو چشمانم نگفتی توی قاب...