|
l. FanDoQ.l
(
![]()
آلبوم:
MiNe
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
91 بازدید امروز: 90
توضیحات:
سرت درد میاد !نخون !
_________________ ' کاش ' همسرم بودی ودر آشپزخانه کوچکمان غذا کمی میسوخت شیر سر می رفت یک بشقاب چینی میشکست یک لیوان کریستال هم از همان فرانسوی های اصیل تو مثل مردهای قدیم داد میزدی حواست کجاست خانوم ؟! و من آرام با لبخند میگفتم : به شما آقا ! زندگی را تقسیم میکردیم شیرو میوه را تو بخر دردوبلایت را من گردگیری خانه با تو باشد مثل همیشه من خودم از پس تمام غصه هایت بر می آیم تو بپوش بخند خوب بخواب... من کارهای عقب افتاده زیادی دارم باید بار بیشتری از زندگی را به دوش بکشم دوست داشتنت عجیب وختم را گرفته است ! انقدر دوست داشته باشی مرا که اسم آن خانه کوچکمان را آغوش بگذاریم : ) تو از بین تمام روسری هایم ،باد را بیشتر از همه دوست داشتی میگفتی این بار که به دنیا آمدم گره روسری ات میشوم من هی و به هر بهانه ای خودم را وا میکنم از سرت و تو محکم تر از قبل مرا گره میزنی پیش خودت ... برویم ماه عسل چمدان را طوری پر کنی که جای خالی نباشد،مثل قلبم چمدان را سفت بگیری و بگویی : زیباییت را محکم نگه دار ،مردم این شهر چشم ندیدنت را ندارند ! 'عزیزم' به بعضی ها خعلی می آید مثلا وخت هایی که مرا عزیزم صدا میکنی چقدر تو به من می آیی ! و نمیخواهم ازت بگویی جانم ، نفسم ! فرقی نمیکند،مرگ نبودن توست حالا یک جان بی نفس،یا نفس افتاده ز جان! وسط دعواهایمان نفهمیم کدام یک خزانیم ؟ تویی که زردی یا منی که میبارم ؟ قطاری شوم راهم را گم کنم ،سرم سوت بکشد و از دود سیگارت پیدا شود که چه آتشی زده ام ب جانت ؛ ) به تو زنگ بزنم ،خط روی خط شود ،ابری به اشتباه گوشی را بردارد و هردو زار زار گریه کنیم :'( و تو تمام دردهای جهان شوی وختی من یک پای انکارم !!:/ رگ خوابم را بلد باشی و تا ولم کنی بیخوابی بیوفتد به جانم ! باز صدای پرنده ای در گلوی باد پیچید و من نوازش موهایم را به سرو سپردم ! تو همان بادی همان پرنده همان سرو ! که میوزی و میخوانی و قد میکشی در من! انگشتانت مو پیچه گرفته اند و تو نهنگی شدی میان موهایم که برخلاف باد شنا میکنی !مقصدت جایی میان چشمهایم هست اما قصدت خودکشی !! تو همیشه معشوقه های زن زیادی داشتی مرد من ! تو تنها نبودی خاطره ، رویا ، باران ... و این باران لعنتی را از همه بیشتر دوست داشتی ؛ ))) 'آماده شو بریم بیرون ' جلوی آینه از خودت بپرسی بین زن و زن زیبا کدام یک را دوست داری ؟ و چه سخت است انتخاب یکی از میان یکی ! و من جلوی آینه با خود حرف میزنم :چشم عضو مهمی است وگرنه زن ها انقدر با دقت زیرش خط نمیکشیدند !! برویم سینما و هیچ صحنه ای انقدر جذاب نباشد که نیم رخ تو هست D ; برگردیم خانه ! در خانه ما پیرهن مردانه ای بود با سقفی از جنس شانه ! و از وختی مرا در آغوش گرفت خانه دار خوبی شدم ! بازدم هایش را از کنار سینه اش جمع میکردم برای التیام خفگی هایم ! و تو یک گنگ کور لالی که با لمس میفهمد و لذت میبرد این حکایت توست در آغوش من ! و آن پیراهن مردانه عمق عشق مرا نمیفهمد که دکمه دکمه باز مانده :/ مثه دو انار وختی بهم میرسیم جانمان ترک برمیداشت من از خنده و تو سینه چاکی که باز غیرتی شده D : شیطان شو و ب جلدم بیا مرا پر از وسوسه با تو بودن کن و من باز سرخ میشوم درست مثه زمانی که پنهانی مرا در کوچه بوسیدی و مادرم گف : رنگ و رویت عوض شده و همین که حرف تو را میزد ناشیانه اظهار بی تفاوتی میکردم ؛ ))) با صدای مادرم بیدار شدم عجب خوابی بود ،خواب تو ! که اینگونه سطرم با 'کاش' آغاز شد ! کاش همسرم بودی ... : * {M}
درج شده در تاریخ ۹۴/۱۰/۱۲ ساعت 13:51
برچسب ها:
1
2
3
4
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |