فراموش کردم
رتبه کلی: 1075


درباره من


من از عشق های بزرگ سخن میگویم نه عشقهای شدید.از نیازی که زاده"بی اویی"است نه احتیاجی که فقر "بی کسی"...








تصویر رویا (RoyaKiyana )    

آفتاب روی تو

منبع : فریدون مشیری
درج شده در تاریخ ۹۰/۰۶/۱۸ ساعت 14:25 بازدید کل: 1806 بازدید امروز: 232
 

* تقدیم به تو بهترینم*

من روز خویش را با آفتاب روی تو،

کز مشرق خیال دمیده است

آغاز می کنم.

 

من با تو می نویسم و می خوانم

من با تو راه می روم و حرف می زنم

وز شوق این محال که دستم به دست توست!

من، جای راه رفتن، پرواز می کنم!

 

آن لحظه ها که مات در انزوای خویش

یا درمیان جمع، خاموش می نشینم،

موسیقی نگاه تو را گوش می کنم.

گاهی میان مردم درازدحام شهر

غیر از تو، هرچه هست فراموش می کنم...

 

گویند این و آن به هم  – آهسته:   هان و هان!

دیوانه را ببینید! بی خود، چون کودکان، لبخند می زند!

باخود، چگونه گرم سخن گفتن است؟!  آه،

 

من، دورازاین ملامت بیگاه همچنان،

سرمست، درفضای پریخانه های راز

شاد از شکوه طالع و بخت موافقم.

آخر، چگونه بانگ برآرم که: عاقلان!

                                                

                                              دیوانه نیستم...  به خدا سخت عاشقم...

           

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۶/۱۸ - ۱۸:۱۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات