۹۱/۱۰/۱۹ - 15:44

می نویسم تو نخوان

پشت دریای دلم کلکی ساخته ام

همه از جنس سکوت

گفته ام تا ببرند هر چه از خاطره هاست

هر چه غیر از من و توست

می نویسم تو نخوان

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:45

هشتي

روزگاريست در اين شهر غريب

پي يك كوچه باريك

پي هشتي دل ميگردم

كه به ديوار حياطي بخورد

درش از چوب درخت گردو

چينه اش خشت

نمايش گاه گل

داخلش طاق درختي از تاك

گوشه اش يك گل نيلي ، گل ياس

دست بالاي حياط

نردباني كه از آن بالاتر

هيچ ديواري نيست

خانه هائي كه به اندازه هم

همشان موجر و مستاجر شان اسمان آبي ست

در ميان گاهي آن

حوض حياط

لب آن بنشينيم و ببينيم كه ماهي رنگش

رنگ نارنجي تند است و فراموش كنيم

روز گاريست به ما مي گويند

رنگ ماهي سرخ است

وشمارش بكنيم هر قدم تا لب مهتابي را

و بباشيم به روي هم ْآب

و بخنديم و بگوئيم

كه رنگ دنيا

يا كه رنگ آب است

يا به رنگ سبزيست

كاش پيدا بكند

هر كسي هشتي خويش

و ببيند كه ماهي رنگش

رنگ نارنجي تند است و به آن سرخي نيست

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:45

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:48

نقل قول:
ناصرلشکری:

ناصرلشکری

ممنون

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:49

خدايا چون نوشتي سرنوشتم كه بخت از من رميد از بس كه زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود تو مي گفتي خود من مي نوشتم

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:49

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:49

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:50

حالا این دختری که در عکس هستش کیه ؟ عجب متنی همراه با عجب عکسی؟

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:55

نقل قول:
حسین جعفری .: حالا این دختری که در عکس هستش کیه ؟ عجب متنی همران با عجب عکسی؟

حسین.جعفری

من خودم از این عکسای هنری دارم

۹۱/۱۰/۱۹ - 15:56

۹۱/۱۰/۱۹ - 19:08

che ghashangh koftiiiii.