آیا تئوری ریسمان یک نوع شارلاتان بازی علمی نیست؟!

آیا تئوری ریسمان به نظرتان یک نوع شارلاتان بازی علمی نیست؟

آیا فیزیک را یک عده ای به نام حکیم باشیها، فلسفه دانان، طرفداران ادیان و شعبده بازان اداره می کنند؟

در فیزیک نیوتن حرکت و گراویتاسیون فرضی گرفته شده و به اثبات نرسیده اند.

فیزیک نسبیت در واقعیت عملکردش چیزی نیست جز ادامه تئوری گراویتاسیون فرضی نیوتن که در آن طبیعت مادی نهی شده و یک طبیعت عقلانی غیرقابل دسترس در آنسوی کره زمین ادعا می شود. به همین علت فیزیک که علم ماده است در فیزیک نسبیت از ماده خالی می شود و جای آن را جرم می گیرد که در آزمایشگاه هیچ فیزیکدانی در جهان قادر به آزمایش به طرق فیزیکی (حرارت، اکسیدآسیون و احیاء ) با آن نیست. جرم با هیج متدی قابل تبدیل به انرژی نیست. بنابراین فرمول مشهور آلبرت آین اشتاین (اینشتاین) از ریشه غلط است زیرا که انرژی حالت گذار ماده است، نه جرم و جرم به هیچ وجه به انرژی قابل تبدیل نیست. همه تئوریهای آلبرت مثل آزمایش با قطار، جاذبه دو تا تخته، کشش بطری، پارادوکس دوقلوها و غیره همه از دم در ذهنیت او اتفاق افتاده اند نه در واقعیت. بنابراین غلط هستند.


فیزیک کوانتم هم مثل فیزیک نسبیت به طبیعت عقلانی معتقد است، نه به طبیعت مادی. به همین علت در این فیزیک نه ماده وجود دارد و نه جرم. ستون فقرات این فیزیک خری از اعداد (تئوری احتمالات) ریاضی است تا این که ماکس پلانگ به طبیعت عقلانی ـ ربانی متافیزیکی خالی از هرگونه اضداد و نقایض معراج بکند تا این که مریم مقدس به او ظاهر بشود. در این فیزیک خدا قاب انداز است. برای پلانک اتم نه جرم دارد، نه زمان و نه مدار گردشی (ترایکتوری)!

فیزیک مکانیک کوانتم ورنر هایزنبرگ هم در همین راستا فکر و عمل می کند برای همین فیزیک هم تصادفگرائی و ملیوریزم نقش اساسی را بازی می کنند.
رفتار هر سه شاخه فیزیکی بر اساس تکذیب طبیعت مادی و ریاضی سازی فیزیک بوده و بنابراین ضد علوم طبیعی است.
تئوری ریسمان هم با رد تشکیل ماده از اتم (الکترون، پروتون، نویترون) به حلقه های ارتعاشی ریسمان پناهنده می شود تا ذرات بنیادی تشکیل دهنده ماده را به ارتعاشات (امواج) ریسمان کاهش بدهد، بدون این که طرفدران این شاخه از شعبده بازی فیزیکی این واقعیت را بدانند که ریسمان از ماده آلی کربن به مرور تکوین طبیعی 3.5 میلیارد ساله در طبیعت به وجود آمده است و در انفجار اولیه بیگ بن موجود نبوده است تا این که در تولید ماده نقش مهمی را بازی کرده باشد. این نزدیک بینی و کوته فکری علمی دال بر شارلاتان بودن افراد هستند که در صددند با کلاهبرداری تئوریک به منزله حباب صابون علم فریب خورده فیزیک را دوباره فریب بدهند تا این که در کانال چاله های سفید و سیاه زایش زمان غیر قابل آزمایش و غیرقابل رویت به خود به قبولانند که میلیاردها سال نوری از زمین فاصله دارند.
همه این افراد شارلاتان بازان حرفه ای هستند که قادر نیستند ماده ای را که هر روز پا بر روی آن می نهند به آزمایشگاه ببرند و آن را مورد آزمایش قرار بدهند که در داخل ماده واقعا چه پروسه هائی اتفاق می افتند بدون این که ذهنیت من ـ درآورده خودشان را به خورد علم بدهند.