انریکه ایگلسیاس Enriqe Iglesias
Ring my bell
لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید
Play Video
Foreground
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Opaque
Background
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Transparent
Transparent
Window
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Transparent
Transparent
Font Size
50%
75%
100%
125%
150%
175%
200%
300%
400%
Text Edge Style
None
Raised
Depressed
Uniform
Dropshadow
Font Family
Default
Monospace Serif
Proportional Serif
Monospace Sans-Serif
Proportional Sans-Serif
Casual
Script
Small Caps
Defaults
Done
مرا به خاطر بیاور* 4
گاهی اوقات تو اون (... ) رو دوست داشتی
و گاهی اوقات این طور نبود
گاهی اوقات تو به اون نیاز داشتی پس ( زمانیکه نیازی به اون )
نداشتی ، اون رو ترک میکردی
گاهی اوقات ما با اشتیاق (... ) میکردیم ،
گاهی اوقات سقوط میکردیم ( کم می آوردیم )
مهم نیست رفیق ما میتونیم ( آتش درونمون رو ) آروم کنیم
رفیق اون لمس کردن های ما چیزیه که ما (هیچوقت ) نمیتونیم
انکارش کنیم
و شکل حرکات تو به من زندگی می بخش
بیا و
مرا به خاطر بیاور * 2
تو سعی در پنهون کردن اون ( گذشته ما ) داری
من میفهمم که تو داری این کار رو میکنی
وقتیکه تو واقعاً من رو بخوای من میام و به تو میرسم ( کنارت می
مونم )
تو خودت رو به من نزدیکتر میکنی
من نفس های تو رو احساس میکنم
وقتیکه تو در کنار منی مث اینه که دیگه دنیا وجود نداره ( هیچ چی
غیر از تو برام مهم نیست ) آه
رفیق اون لمس کردن های ما چیزیه که ما (هیچوقت ) نمیتونیم
انکارش کنیم آه آره
و شکل حرکات تو به من زندگی می بخشه
پس بیا و
مرا به خاطر بیاور * 4
من می گم ( میدونم ) که تو ( من رو ) میخوای ، من می گم ( میدونم ) که تو ( به من ) نیاز
داری
من از صورتت میخونم که تو به اینکه من عاشقت هستم عشق می ورزی
من می گم ( میدونم ) که تو ( من رو ) میخوی ، من می گم ( میدونم ) که تو ( به من ) نیاز
داری
من میخوام هر کاری رو ( که تو دوست داری ) انجام بدم
و من هرگز مایل نیستم که تو ( در این مسیر ) مرتکب اشتباهی بشی
رفیق ، عشق ما به شکلی در اومده که نمیتونیم ( دیگه ) با اون مقابله کنیم ، آه نه
من ( از این عشق ) سیر نمیشم ، آه تو به من زندگی می بخشی
پس بیا و
مرا به خاطر بیاور * 2
من می گم ( میدونم ) که تو ( من رو ) میخوای ، من می گم ( میدونم ) که تو ( به من ) نیاز
داری
ضمنا من ( هم ) میتونم با یه نگاه عشق رو در صورت تو ببینم
من می گم ( میدونم ) که تو ( من رو ) میخوای ، من می گم ( میدونم ) که تو ( به من ) نیاز
داری
اگه تو حاضری هر کاری برای من انجام بدی ( پس ) دیگه نیازی به صبر کردن نیست ، بیا تا
با هم باشیم
با هم باشیم
Why Not Me
لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید
Play Video
Foreground
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Opaque
Background
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Transparent
Transparent
Window
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Transparent
Transparent
Font Size
50%
75%
100%
125%
150%
175%
200%
300%
400%
Text Edge Style
None
Raised
Depressed
Uniform
Dropshadow
Font Family
Default
Monospace Serif
Proportional Serif
Monospace Sans-Serif
Proportional Sans-Serif
Casual
Script
Small Caps
Defaults
Done
فرارهای شبانه بدون تو با سایه هایی که روی دیوار بود
من دارم به سختی از ذهنم کار میکشم که چجوری سقوط نکنم
تو به من گفتی که عاشقتم ولی الان میگی واست فقط یک رفیقم .
دل من شکسته و تکه تکه شده .
* چون میدونم من هیچ وقت روحم رو آزاد و رها نکردم .
و روحم بین عشق واقعی و تنهایی به دام افتاده بود
وقتی چشمامو میبندم بهترین داستان عمرم سرائیده میشه .
ولی وقتی بیدار میشوم می بینم در این دنیا بهترین آرزو های من رو نقش بر آب کرده اند .
* چرا؟ آه چرا؟ چرا من نه؟
چرا؟ آه چرا ما همیشه به باهم بودن مقدر شده بودیم؟
عزیزم من میدونم میتونستم همه چیزی باشم که تو نیاز داشتی .
چرا؟ آه چرا؟ آخه چرا؟
*من می خواهم عاشقت باشم .
اگه میدونستی من چقدر دوست داشتم .
می فهمیدی چرا [میگم ] من نه .
*روز پس از فردا من باز هم در همین حوالی خواهم بود
تا تورو موقعی که می خوای بیفتی بگیرم و مراقبت باشم .
تو میگفتی ما همیشه با هم خواهیم بود و عشقمان جاودانه است .
من سعی می کردم خودمو بالا بشکم ولی فکر به اینکه
تو هیچ وقت منو درک نکردی داره من در خودش غرق میکنه .
و روحم بین عشق واقعی و تنهایی به دام افتاده بود
وقتی چشمامو میبندم بهترین داستان عمرم سرائیده میشه .
ولی وقتی بیدار میشوم می بینم در این دنیا بهترین آرزو های من رو نقش بر آب کرده اند .
* به من بگو عزیزم. چرا؟ آه چرا؟ چرا من نه؟
چرا؟ آه چرا ما همیشه به باهم بودن اجبار شده بودیم؟
عزیزم من میدونم که میتونستم همه چیزی باشم که تو نیاز داشتی .
چرا؟ آه چرا؟ آخه چرا؟
*من می خوام دوست بدارم .
اگه میدونستی چقدر بهت علاقه دارم
میفهمیدی چرا [میگم ] من نه .
* تو هرگز نمی دونی
تا کجاها می تونیم باهم بریم
تو اصلا نیمونی
تا کجاها می تونیم با هم باشیم .