شهید ایرج آبگون در سال 1342 در استان همدان شهرستان ملایر در یک خانواده اصیل متولد شد خانواده وی از نظر مالی در وضعیت بسیار خوبی بودند و علیرغم مخالفت خانواده اش، پس از اخذ مدرک دیپلم علوم تجربی و قبولی در آزمون در تاریخ 1361/07/01 وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شد و پس از طی سه سال تحصیل به همراه سایر دوستان جمعی گردان نصر یعنی دوره پنجم بعد از انقلاب فارغ التحصیل شد.
او جوانی بود خوش اندام، جوانمرد، پاک، و با تقوا، یار مظلومان و ضعفا بود کشتی ورزش تخصصی او بود. قدی بلند و همتی والا و هیکلی تنومند و چابک داشت قبل از عملیات بیت المقدس 5 در منطقه عمومی مریوان، فرمانده گروهان یکی از گردانهای لشکر 23 نیروهای ویژه هوابرد بود و معاونش شهید ید الله پیرانی ازهمدوره های ایشان از روحیه رزمی بالائی برخوردار بود. بطوری که وقتی آنها در کنا ر رودخانه ای بالاتر از پادگان شهید رسول عبادت در منطقه تجمع گرد هم آمده بودند. میگفت من به حول و قوه الهی و به همت سربازان و توکل به خدا هدفم را سریع فتح خواهم کرد و درسی فراموش نشدنی به دشمن خواهم داد.
سرانجام شب عملیات (1367/1/22) فرا رسید، هجوم آغاز شد. در حین پیشروی مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرار می گیرد افرادش می خواهند او را تخلیه کنند و لی فریاد می زند مرا رها کرده و به پیشروی ادامه دهید در همان حال زخمی، سربازانش را به جلو هدایت می کند.
در آن تاریکی شب خدا می داند که باز هم گلوله به او اصابت کرد یا نه. همانطور که آرزویش بود، سریعاَ هدف تسخیر شد فردا صبح وقتی هوا روشن شد سربازان و دیگر کارکنان پایور اثری از فرمانده زخمی لیکن شجاع و با روحیه خود ندیدند.
آری او و معاون چالاک و با ایمانش مفقود الاثر شدند ای کاش ارتفاعات مرزی مریوان به زبان می آمدند و نحوه شهادت مظلومانه آنان را برای ما به تصویر می کشیدند تا شاید تسلی خاطری برای دل تنها دختر بجامانده و چشم به راه ایرج آبگون می شد. امید است خداوند با شهدای کربلا و امام شهدا (ره ) محشورش بفرماید
