نمایندگی منصبی است که از طریق انتخابات و رأی مردم فعلیت مییابد. براساس قانون، نمایندگی مقامی ملی است و نه محدود به حوزه انتخابیه. نمایندگان در قالب مجلس شورای اسلامی کار گروهی انجام می دهند. همچنین نمایندگی غیر قابل واگذاری و عزل است.
وظایف نمایندگان مجلس چیست؟
وظایف اصلی نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانونگذاری و نظارت است.
1) قانونگذاری:
براساس اصل 71 قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی در عموم مسایل در حدود مقرر در قانون اساسی، می تواند قانون وضع کند. پیشنهاد و پیش نویس قوانین تحت عنوان "لایحه" (مصوب وزرا و پیشنهاد شده توسط دولت، رئیس قوه قضائیه و یا شورای عالی استان ها) و یا "طرح" (پیشنهاد شده توسط حداقل 15 نفر از نمایندگان) به مجلس وارد و تصمیم گیری در آن انجام می شود. همچنین، وظیفه شرح و تفسیر قوانین عادی نیز به عهده مجلس می باشد. مجلس حق تصویب رجوع به همه پرسی در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را داشته و نیز هر نوع تغییر در خطوط مرزی کشور به صورت اصلاحات جزئی و با رعایت مصالح می تواند توسط مجلس انجام شود.
2) نظارت:
نظارت شامل نظارت مجلس در تشکیل دولت شامل رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی رئیس جمهور، نظارت عام نماینده شامل تذکر شفاهی (در نطق پیش از دستور) یا کتبی (به وزیر و یا رئیس جمهور)، سوال و نیز استیضاح رئیس جمهور، وزراء و هیئت وزیران، تحقیق و تفحص در کلیه امور کشور، رسیدگی به اتهام رئیس جمهور و معاونان او و وزیران، نیز نظارت های مالی مثل تصویب بودجه سالانه و نظارت مستقیم بر دیوان محاسبات کشور و غیره است.
بنابراین، با بررسیهای این احکام قانونی میتوان دریافت که جایگاه مجلس شورای اسلامی در دو بعد قانونگذاری و نظارت، بسیار رفیع است و نمایندگان در برنامهریزی و سیاستگذاریهای کلان جامعه از قدرت و تواناییهای لازم برخوردارند. احاطه بر مسایل کلان مملکتی، برخورداری از هوش، ذکاوت و درایت سیاسی، قدرت و قوه تشخیص بالا و توانایی تجزیه و تحلیل مسایل مختلف، حوصله، توان و سواد جستجو، دستیابی و مطالعه اطلاعات، به همراه مشاوران خوش فکر و صاحب نظر، از ویژگیهایی است که انتظار می رود در یک نماینده مجلس در حد قابل قبول وجود داشته باشد. در صورتی که چند ویژگی مذکور در یک نماینده نباشد، تمرکز روی وظایف محوله کمرنگ شده و نماینده ناتوان و در عین حال منصف، آرای اش از حد ممتنع فراتر و فروتر نخواهد رفت. با این حال، اغلب موضع مخالف و موافق آنان همسو با جو، هیاهو و حال و هوای ایجاد شده در مجلس بوده و آگاهانه نخواهد بود، چه بسا طرح و لایحه و جنس رأی داده شده به آن نیز از دایره محفوظات ذهنی نماینده خارج شده و رأی فرضاً موافق، بعد از مدتی به رأی مخالف تبدیل و حتی ماهیت و جنس رأی قبلی نیز ممکن است فراموشکارانه انکار کند.
وظیفه نماینده مجلس چه نیست؟
واقعیت این است که وظایف حوزه بومی نمایندگی یک نماینده به صورت قوانین نانوشته و فاقد چارجوب مشخص و خارج از محدوده تعیین شده در قانون برای یک نماینده است، لذا هر نماینده به تشخیص خود در ایفای نقش در حوزه خود، وارد عمل میشوئد. در صورتی که نماینده ای بیش از حد در امور مربوط و نامربوط حوزه انتخابی خود را درگیر کند، تبعاً در انجام وظایف اصلی خود دچار انحراف خواهد شد.
بسیاری از مردم و گاه خود نماینده ها امور اجرایی در حوزه انتخابی مربوطه را جزو وظایف نماینده مجلس می دانند در حالی که این وظایف عمدتاً بر عهده دستگاه های دولتی و قوه مجریه می باشد. کار نماینده مجلس رفع مشکلات شخصی یکایک موکلان نیست. هنگامی که نمایندگان مجلس در محافل عمومی حضور می یابند مردم تقاضای رفع معظلات شهری و معیشتی را دارد، گاه تمام نارساییهای شهرستان را از عملکرد نماینده میبینند، در حالی که پرداختن به این مسایل از حیطه وظایف نمایندگان مجلس خارج است.
هر نماینده ای که ادعای رسیدگی به مطالبات تک تک موکلان خود را نماید، از اصول اخلاقی و شرعی دور بوده و از وظایف و اختیارات نمایندگان مجلس نیز بی اطلاع است. سرمایه گذاری، ایجاد کارخانجات تولیدی، تعویض و نصب مدیران دستگاههای دولتی، ایجاد اشتغال، رفع معضل بیکاری، ارائه خدمات از قبیل آب ، جاده ، برق، گاز، تلفن و غیره از وظایف قوه مجریه و نماینده عالی دولت در شهرستان یا استان است. نماینده مجلس در مقام وکیل مردم موظف به نظارت براجرای این امور در منطقه و کشور است و حق دخالت در اجرا را ندارد.
نماینده مجلس باید بی عدالتی های احتمالی را در سطح منطقه پیگیری و از حق و حقوق مردم در حوزه انتخابیه خود با هدف اجرای هر چه بیشتر عدالت دفاع کرده و با تلاش و کوشش مضاعف از بی عدالتی و حق کشی نسبت به حقوق حقه مردم جلوگیری کند. معرفی شاخص ها، توانمندی ها، ظرفیت موجود از نظر کمی و کیفی به مسئولان عالی کشوری و استانی، توسط نماینده می تواند یکی از مصداق های نظارت بر اجرای قانون باشد.
نباید از نظر دور داشت که متاسفانه پیگیری امور قوه مجریه توسط برخی نمایندگان مجلس یک رویه و عرف شده و نماینده ای را موفق می دانند که بتواند با سرکشی مستمر و دیدارهای مختلف با آحاد مردم و نگارش مکاتبات و گرفتن وقت ملاقات با مسئولین به مشکلات یکایک موکلینش رسیدگی کند.
اما به واقع این عمل جزء دو وظایف اصلی نمایندگان نیست اما از طرفی دیگر مسئولین و مدیران منطقه ای با هدف رفع مشکلات و کسب امتیازات قانونی می توانند با مهیا کردن شرایط، بستری را فراهم کنند تا ظرفیت قانونی نماینده مجلس در حوزه قانونگذاری و نظارت برای تامین خواسته های بر حق و قانونی خود اقدام و مصادیق بی عدالتی احتمالی را برای اجرای هرچه بهتر عدالت و قانون با نماینده در میان بگذارند. در این بین و در گیرودار اینکه یکی به خاطر برنده شدن کاندیدای مورد علاقه اش حاضر است دست به هر کار بزند، دروغ بگوید وعده خلاف دهد رسانه ها نقش اساسی در تنویر افکار عمومی دارند.
نماینده نباید به عنوان شفاعت کننده عمل کند که اگر به عنوان مثال درخواستی از شخصی توسط ارگانی اجابت نشد، در نقش یک توصیه گر وارد عمل شده و به حل مشکل به صورت موردی بپردازد. به عبارت دیگر، نمایندگان نباید خود را در حد واسطه بین بانکها، نهادها و ارگان ها و مردم تنزل دهند. بلکه در صورتی که آشفتگی و بی قانونی خاصی مشاهده شده و یا نیاز به خدمات خاصی از سوی یک نهاد به شهرواندان وجود دارد، با نظارت بر عملکرد مدیران به اصلاح فراگیر و نه موردی امور در حوزه مربوطه پرداخته و به این شکل به بهبود امور شهری و برطرف نمودن نیازهای عموم شهروندان کمک کنند. به این شکل، درخواستهای قانونی و غیرقانونی، تنها مسیر اجابت شدن را دروازه نماینده تصور کنند. به این شکل، مسولین ارگانها و نهادها نیز نمی توانند مدیریت درستی بر مجموعه خود داشته باشند و شهر می شود پر از مدیران کتف بسته ای که برای حفظ میز مدیریتی هر نوع بی قانونی را به جان می خرند. تلخ تر آن که نماینده خود را چه به حق و چه ناحق، در عزل و انتصابات شهری به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر کند. شاید تصور و نیت برخی نمایندگان کمک به مجموعه برای برخورداری از مدیری شایسته و توانمند است، در حالی که به لحاظ محدودیت دایره دید و شناخت از افراد به ستاد و پیرامون، خود به خود انتصابات جناحی را دامن زده و همین نوع انتصاب دلیلی می شود که نماینده نتواند مدیر انتصابی را مورد بازخواست جدی قرار دهد. عملکرد منفی مدیر نیز به وجهه نماینده آسیب خواهد زد. اما در صورتی که در انتصابات شایسته سالاری و نظرات داخل مجموعه ای یا نهاد مافوق آن مدنظر باشد. بازخواست و نظارت از سوی نماینده با سهولت امکان پذیر شده و در برکناری ها و عزل های احتمالی هم ملاحظه ای در کار نخواهد بود. ضمن این که نماینده به این شکل قدرت خود را نیز به رخ کشیده و در اذهان عمومی نه به عنوان یک دخالتگر بلکه به عنوان یک نجاتگر تصویر خواهد شد.
به امید صلاح و اصلاح
سلیمان جمشیدی
13 آذر 1394