رمزگشایی برای زنی بنام مریم کایا و تمام زنهایی که دو شخصیتی هستند

بی شک نوشتن برای مریم کایا در این روزهای سخت و پر مشقت کار آسانی نیست

و چون روزهای حقیقی و مجازی و زندگی خودم با شخصیت مریم کایا در آمیخته است

گاهی در نقش او ظاهر شدن برای من سخت و گاهی هم برای همان شخصیت

دلم تنگ میشود و میخواهم مثل او زندگی کنم

دوستانی که سالهاست خاطرات مرا دنبال میکنند یک چیزهایی میدانند و شنیده اند

برای اینکه خواننده گیج نشود و بداند چه چیزی را دنبال میکند

ساده تر می نویسم

بعضی از انسانها در جسم و روح خودشان شخصیت دیگری را تجربه کرده اند

و برای خودشان در رویاهای خودشان یک شخصیت ایده آل از نظر خودشان پرورش داده اند

در علم روانشناسی به این حالت ضمیر ناخود آگاه میگویند

همان کسی که شما با او در تنهایی حرف میزنید

گروهی این شخصیت را پرورش داده اند و آن شخصیت مجازی یا ذهنی با آنها

سالها زندگی کرده است

هر کس برای آن شخصیت اسمی گذاشته است من هم اسم مریم کایا را برایش گذاشته ام

حالا خصوصیات آن شخص خیالی در ذهن و روحم از نظر من ایده آل است

مثلا مریم کایا در ذهن من اسب سواری میکند

قایق می راند خودش را به آب میزند

زیر دریایی را دوست دارد

و دوستان زیادی دور برش هستند و همه او را دوست دارند

مریم کایا سالها در بندر زندگی کرده است

عاشق بندر و دریاست

چهره مریم کایا هم تقریبا هم شکل خودم است و قطعا از من بهتر میباشد

از نظر جسمی و روحی

تا اینجا رو داشته باشید

حالا طرف دوم قضیه

یک زنی یا دختری است از شهر میانه ساده و کمی ترسو

تا دبیرستان درس خوانده و پدر و مادرش را در بهترین دوران از دست داده است

و کارهایی را دوست دارد که از ذهنش تابیده است بر زندگی واقعی اش

مثل دوست دارد اسب داشته باشد قایق براند

خوب امکاناتش را هم ندارد مثل اکثر زنها و دخترهایی که خیلی چیزها دوست دارند

اما هیچوقت نمی رسند

حالا این شخصیت واقعی که خود من هستم میخواهد به آن شخصیت مجازی یا همان مریم کایا برسد

پس تلاش میکند دنیای رویایی خودش را به حقیقت مبدل سازد

از پس معرکه زندگیش در بندر پیچ و تاب میخورد و در همان جا بعضی کارها را انجام می دهد

مثلا قایق زدن به دریا و کارهای دیگری که شخصیت مجازی به آنها علاقه دارد

اینجا یک نفر سومی لازم است آن هم شوهر که بتواند با این دوشخصیتی کنار بیایید

و به او کمک کند تا به نتیجه برسد

وقتی نتیجه رسید شخصیت مجازی و رویایی با حقیقی در هم می امیزد

و چنین میشود که من گاهی نمیدانم

کدام شخصیت هستم

ثریا محسنی

یا مریم کایا

امروز به کسانی که با من گفتگو میکنند در چت یا در فضاهای مجازی

یا سالها گفتگو کرده اند

میگویم که من در آن حالات مریم کایا هستم

و  شخصیت مجازی او را بازی میکنم

آن چیزی که از من می شنوید یا میبینید هرگز فرمان قلب و ذهن واقعی من نیست

موفق و شاد و خوشبخت باشید