فراموش کردم
رتبه کلی: 5885


درباره من
سلام به تمامی دوستان و هم سایتی های عزیز امیدوارم که لحظات خوبی داشته باشین ........ من ...... Hojjat
I Confrom Achachi
hojjat sohrabi kia (SOHRABIKIA )    

عاشقانه

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۹/۱۵ ساعت 18:42 بازدید کل: 147 بازدید امروز: 147
 







 

 

باز آمدی ای جان من

باز آمدی ای جان من جانها فدای جان تو
جان من و صد همچو من قربان تو ، قربان تو


من کز سر آزادگی از چرخ سر پیچیده ام
دارم کنون در بندگی سر بر خط فرمان تو
نوشته شده در سه شنبه سوم آذر 1388ساعت 13:14 توسط fahim| نظر بدهید |

خدایا
نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان 1388ساعت 11:3 توسط fahim| نظر بدهید |

تنهایی
نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان 1388ساعت 11:0 توسط fahim| نظر بدهید |

love
نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان 1388ساعت 10:59 توسط fahim| نظر بدهید |

قصه صبر من
نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان 1388ساعت 10:58 توسط fahim| نظر بدهید |

قسم به آن تبسم

قسم به آن تبسم کوچک که در آخرین لحظات به روی بام لبانت نشاندی که

 

 دیگر گریه نخواهم کرد و غصه نخواهم خورد.

 

بلی به شرافت شقایق ها سوگند،به سلوک نسترن عاشق،به یک رنگی جویباران

 

و به بارانی که از آسمان چشمانم فرود می آید و چون سیلابی می جوشد و

 

 گرد غم را از وجودم می زداید سوگند، که دسته گل یاد تو را همواره

 

 روی طاقچه ی عاطفه را به خورشید وفا

 

خواهم گذاشت.

 

نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان 1388ساعت 10:56 توسط fahim| نظر بدهید |

نخستین نگاه

نخستین نگاهی ما را به هم دوخت

 

نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت

 

نخستین کلامی که دلهای ما را به بوی خوش آشنایی سپرد

 

وبه مهمانی عشق برد........

 

پر از مهر بودی            پر از نور بودم

 

پر از شوق بودی          پر از شور بودم

 

چه خوش لحظه هایی که از هم

 

نگاهی ربودیم و رازی نهفتیم

 

چه خوش لحظه هایی که می خواهمت را

 

به شرم و خموشی نگفتیم وگفتیم

 

*********************

 

نمیدونم از کی و از چی بگویم؟؟؟

 

از کجا شروع کنم این قصه ی تلخ را ؟؟؟؟؟؟؟

 

فقط این را  میتونم بگویم که:  تنها نگاه بود و عشقی که ما داشتیم

 

این شعر کل داستان ما هستش

 

همین..........................

نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان 1388ساعت 10:53 توسط fahim| نظر بدهید |

اگه تونستی:

اگر توانستی:

1) برای آخرین بار با تمام وجودت نگاش کنی

 

2) برای آخرین بار ببوسیش

 

3)برای آخرین بار صورتش را  نوازش کنی

 

4)برای آخرین بار دستای سردش را بگیری

 

5)برای آخرین بار نگاهش را  به  دفتر خاطرات ذهنت حک کنی

 

6)برای آخرین بار سرت را بگذار در سینه اش

 

7) برای آخرین بار به  گوشش زمزمه کنی و برایش  بگوی دوستش داری

 

8) برای آخرین بار بگوی با اینکه دیگه هیچ وقت نمیبینیش

 

 ولی همیشه حضورش را  حس میکنی

 

9) برای آخرین بار بگوی هیچ وقت نمیذاری حضورش را  در

 

خاطرت و در اتاقش وخانه  کمرنگ شود

 

10) برای آخرین باربگوی که هیچ چیزی نمی تواند  ما رو از هم جدا کند(حتی مرگ هم)

 

11) برای آخرین بار بگوی  جدایی بعد از 20 سال از توبرای من مثل مرگ بوده

 

12) برای آخرین باربگوی  با رفتنت من هستم  نابود میشوم

 

13) برای آخرین باربگوی  بدون تو زندگی برای من 

 

14) برای آخرین باربگوی میمانم تا من را یک بار دیگر صدا کنی

 

15) برای آخرین باربگوی...........

 

16)برای آخرین باربگوی..........

17) برای آخرین باربگوی..........

18) برای آخرین باربگوی خداحافظ

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۹/۱۵ - ۱۸:۴۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)