شركت دي تي داراي قو ي ترين و گرا ن ترين كادر مديريت ممكن بو د . به طوري كه هم ه سازما ن هاي
تازه كار حسرت چ نين شركتي را داشتند، اما اين وضعيت مربوط به دو سال قبل بو د . در ظرف دو سال همه
چيز دگرگون شد و شركت پي در پي با ناكام ي ها روبه رو شد . تعدادي از نيروهاي كارآمد خود را از دست
داد. ناگزير هيئت مديره از مديرعامل خواست كه استعفا داده و شغل پايي ن تري را تقبل نما ي د و او نيز قبول
كرد. كاركنان نيز علي رغم اينكه او را جدا از مسئوليتش دوست داشتند، از اين موضوع تعجب نكردند، زيرا
در دور ه او كارها درست و ب ه موقع انجام نم ي شد و مديران هماهنگ حركت نم ي كردند . سه هفته بعد
شركت كاترين ٥٧ ساله و قديمي را استخدام كر د . او بيشتر س ال هاي خدمت خود را در كارهاي عملياتي و
شركت هايي كه با فناوري پيشرفته چندان رابط ه اي نداشتند، گذرانده بو د . زن بودن كاترين مسئل ه اي براي
تيم دي تي نبو د . هيئت مديره به طور كلي با استخدام كاترين موافق نبود، اما رييس هيئت مديره پافشاري
كرد و پيروز شد چون هيئ ت مديره به شم و غري ز ه رييس هيئت مديره اعتقاد داشتن د . كاترين با وجود
تحصيلات متوسط در ظرف ك م تر از پنج سال در تنها كارخانه خودروسازي آن منطقه به مقام مديريت كل
عمليات رسيده بود.ودلیلش را در کتاب پنج دلیل شکست تیم ها جستجو کنید.
میتوانید به کتاب چگونه تیم کاری پیروزمندانه نوشته راجر سینگر مراجعه کنید .کتاب خودم خواندم خیلی جالب بود