بختکـــ...

 

 

 

قرص خواب آور در نهایت بی خوابی آرامش رویایی به چشمات میده

که سیاهی خواب رو ترجیح میدی به دنیای رنگی

یه خواب راحت تو سکوت مطلق دنیا

فارغ از فکرای سخیف بیداری با ریتم ملایم چنگی روی شیشه

خط بزن به همه چیز!!!

توی خوابم آدمای سرزمین لی لی پوت راحتم نمیزارن

همش حرفاشون تو گوشمه که حتی روحمو هم آزار میده

گناهم چیه خدایا؟

کلمات من خارج از سایز این زمان و مکانه

بردار حق با تو بود زمان و مکانی که چیزی ازش نمیدونیم

جز دروغ و توهم!

 حرفای من با درک این مردم سازگاری نداره یا برعکس.

سنگینی یه جسم بی جان رو سینه ام حس میکنم

میخوام فریاد بزنم از شدت خفگی انگار حنجره ام مال خودم نیست

راه فراری هم  ندارم

شما بهش میگین بختک

ولی من میگم رفیق خواب هام

آره دارین کار خودتونو میکنین دارین عذابم میدین

فرقی نداره خواب باشم یا بیدار

همیشه دچار یه بختکم که نمیزاره حرفمو بزنم

دارم خفه میشم میون این همه بختک با چهره های انسانی

نه از افسانه اسکندر خبری است

و نه از یه سایه سیاه یا جسم ناشناس

خواب میبینم که بیدارم ولی کسی نیست تو دنیا

غرق درعرق از خواب میپرم

واقعا خواب بودم؟

اولین باری بود که کسی به سراغم نیومده بود

هرجا رفتم میگن افسردگیه شدیده

ولی هرچی باشه من دوسش دارم!

 من هیچوقت باور نمیکنم که دچار افسردگی شدم

اصلا همه دنیا به درک با خیال راحت یه خواب آسوده با ترس

 

 

واژگان مطلقا قدغن در آروزی یک مجوز خودکشی شدن!

واژگان