" روزت مبــــارک مهـــــربانـــم "
امروز روزِ توست ای مهربان ترین فرشته ی خدا ...
بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم ؟
صبر و مهربانیت را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جا دهم ؟
آن زمان که خط خطی های بی قراری ام را با مهر و محبّتت پاک می کردی
و با صبر و بردباری کلمه به کلمه ی زندگی را به من دیکته می گفتی
خوب به خاطرم مانده است ...
و من باز فراموش می کردم محبت تشدید دارد !!!
در تمام مراحل زندگی ...
قدم به قدم ، هم پای من آمدی
بار ها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را گرفتی
آری ...
از تو آموختم ، حتی در سخت ترین شرایط ، امید را هرگز از یاد نبرم
یادم نمی رود چه شب ها که تا صبح بر بالینِ من ...
بوسه بر پیشانیِ تب دارم میزدی
و چه روزها که با مهر مادرانه ات لقمه های عشق را در دهانم می گذاشتی
و من باز لجبازتر از همیشه دستت را رد می کردم !
وقتی بوسه بر دستان چروکیده ات می زنم ...
یاد کودکی ام میافتم که همیشه به خاطر لطافت دستانت به همه فخر میفروختم
و حال به خاطر خشکی دستانت با افتخار می گویم :
این دستان مادر من است که تمام زندگیش را به پای من گذاشت
من با نوازش همین دست ها بزرگ شدم و امروز با تمام وجودم می گویم :
مادرم مدیون تمام مهربانی هایت هستم
و کمی کمتر از آنچه تو دوستم داری ، دوستت دارم ...
میدانی ...
بعضی ها را هر چقدر که بخوانی ، خسته نمی شوی !
بعضی ها را هر چقدر گوش دهی ، عادت نمی شوند !
بعضی ها هر چقدر تکرار شوند ، باز بکرند و ناب !
دیده ای ...
شنیده ای ...
بعضی ها بی نهایتند !
مثل مـــــــــــــادر ...
من بــــــدهکار تــــــوأم ای مــــــــــــادر ...
همــــــه جانی که به مــــــن بخشیدی !
لحظاتی که برای امن من جنــــــگیدی !
و بــــــدهکار تــــــوأم
عمــــــرت را ...
روز هایی که ز من رنجیــــــدی ...
اشکــــــها دزدیــــــدی ...
و به من خنــــــدیــــــدی ...
من بــــــدهکار تــــــوأم مــــــــــــادر ...
"مـــــــــادر" روزهایی که چادرتـــــــــ را می گرفتم ...
و قد تو چنـــــــدین برابر "مــــــن" بود
یادم می مانــــــــد !
اکنون که قد "تـــــــو" فقط تا سینه "مــــــــــن" است ...
شرمـــــــ دارم در کنارت تـــــمام قد بایستـــــم
" تــــــو" به خاطر "مـــــــن" خم شــــدی "مـــــادر ..."
یـــــه دعــــــــــــــــا میــــــکنم ...
هـــــــــــمـه بگــــــــــن آمیــــــــــــــن !
خـــــــــــــــــــدایــــــــــا کــــــاری کـــن ...
هـــــــــیچ وقـــــــت هیــــــــــچ مـــــــادری ...
از فــــــــــــرزنـدش نــــــــرنجــــــــــه
" آمیـــــــــــــــــــــن "
" پیشکش به همه ی مادران و به خصوص مادر عزیز خودم
یه صلوات هم در حق همه ی مادرانی که از دنیا رفتن "
♥ مــــــادر عزیزم روزت مبارک ♥
تو صمیمی تر از آنی که دلم می پنداشت
دل تو با همه آینه ها نسبت داشت
تو همان ساده دل سبز نجیبی که خدا
درمیان دل پاکت صدف آینه کاشت
" یا حضرت زهرا (س) "
دریایی و دلدادی یک روز به دریایی
این شد که پدید آمد از عشق تو دنیایی
کوثر تویی و مستی از چشم تو می جوشد
از هر سر مژگانت بیرون زده طوبایی
دریای شرابی تو غم نامه آبی تو
هم نور دل ساقی هم مادر سقایی
گفتند که پنهانی اما به خدا دیدم
هر لحظه که در ماندم ، آن لحظه همان جایی
شیدای جمال تو تنها دل حیدر نیست
عالم همه مجنونند وقتی که تو لیلایی
آن روز چرا محشر نامش نشود ؟ آخر
آن روز تو می آیی یا حضرت زیبایی
هم دختر طاهایی هم همسر مولایی
فضل تو ولی این نیست ، این است که زهـــرایی…
ولادت با سعادت حضرت زهرای اطهر (س) مبارک ...