صبح که زود از خونه بزنی بیرون ...
فک میکنی همه ِ آدمایی شَهرت مُردن !
به جز تــــو چند تای دیگه ...
فقط چند تا ماشین تو ِ خیابونا ُ ...
چند نفر که انگار از جنگ برگشتن !
[ خسته ُ و خواب آلو ]
و کوچه های بن بست ِ ترسناک !
تو این بین ....
یه رفتگر شهرداری بود !
که نه خسته بود ...
نه خواب آلو ...
و خیلی با انگیزه !
به کاری که از نظر ما ...
بی اهمیت میاد ...
ادامه میداد ...
اینجا بود که فهمیدم ...
شهر هنوز زندَس ...
![عکس shahr](patch2image.php?patch=usr/Soltane-Dard/gal1878.jpg&455976443)