فراموش کردم
اعضای انجمن(227) عآشــــــــــــــقــــانـــــــــه ها مادر عآشــــــــــــــقــــانـــــــــه دوستت دارم * خیلی درد دارد * پاکی برف تو را بیاد من انداخت نمی بخشمت به خـــــــــاطـــــــــر . . . چه تکلیف سنگینی ست
جستجوی انجمن
مدیر انجمن: یاسرمحمدی
تلخ ... (Soltane-Dard )    

خنـــــده های تلخ !

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۶/۲۰ ساعت 21:11 بازدید کل: 203 بازدید امروز: 202
 

دق کردم ...

پشت خنده های تلخی که ...

هیچگاه کسی به آن ، شک هم نکرد !

آن شب عروسم راهی حجله گاه دامادش شد . . .

سخت بود . . .

درد داشت طعم رقیب را چشیدن !

اسم تو باید هم ردیف اسم من می آمد . . .

چه شد که همه چیز بهم خورد ؟

چه شد مال "او" شدی ؟

چه شد "من" برایت تمام شدم ؟

روز عروسیت آمدم . . .

در لابلای جمعیت پنهان شدم . . .

مرا ندیدی ؟!

اما من ، تو را در لباس عروسیت دیدم . . .

چقدر خواستنی شده بودی !

روزی زن رویاهای من بودی . . .

اما حالا . . .

عروس دیگری بودی !

دامادت چقدر به تو میبالید . . .

چقدر خندان دستان مردانه اش را دور گردنت می انداخت و لبخند هایتان چقدر عمیق بود !

من زیر مهر دست های به هم قفل شده و قلبای ملتهب تو و دامادت ، یخ بستم !

برق حلقه ات هنوز هم تن یخی و اسفندی مرا میسوزاند . . .

برق حلقه ی طلایی دست چپت ، تمام زندگیم را سوزاند !

"من" را تمام کرد . . .

آرامتر برو "مسافر من" . . .

آرامتر گام بردار . . .

بگذار دلم باور کند که دیگر تو مال دیگرانی !

بگذار باور کند که فکر کردن به عروس دیگران حرام است !

آن شب صدای اشک ها و ضجه های من در صدای  تو و دامادت ، گم شد . . .

آن شب تو به حجله گاه معشوقت رفتی و من دلم را به قربانگاه بردم !

شب و روزای تکراری ...

نفسای کند و عمیق ...

نا امید از آینده ...

خسته از دیروز ...

بیخیال امروز ...

ترس از فردا ...

یه بغض کهنه ...

یه جسم داغون ...

یه روح زندونی ...

یه مغز eror ...

یه اعصاب خط خطی ...

یه گوشی ...

یه هندزفری ...

شب بیداری ...

آهنگای تکراری ...

" آره ... "

این بود جــــــــــــــــــــوونی !

این بود عــــــــــــــــــاشقی !

شـایــد روزی بـفهمـد ...

بـه خــاطـرش ...

از چه هــا گــذشتــم !

امّــا ...

حــال کـه نـمی دانـــد ...

تنــها بـه دیگــران میگــویـد :

او ، یــک "احــــــمق" بـــود !!!

-----------

دیــــر آمدی !!!

ببیــــن ...

چــه عشق بــازی باشکوهیستــــــــــــــــــ ...

میـــان ...

مــن و موریــــانه های قبرستــــان !

خدایـــــــا دمـــت گــ ـرم ...

تا تو بـخـوای بـه داد مــن برســی ...

مـن بـه تـو رسیــدم ...

بیـخیال دیـگـــه !

این مطلب توسط یاسرمحمدی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۶/۲۰ - ۲۱:۲۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)