فراموش کردم
اعضای انجمن(227) عآشــــــــــــــقــــانـــــــــه ها مادر عآشــــــــــــــقــــانـــــــــه دوستت دارم * خیلی درد دارد * پاکی برف تو را بیاد من انداخت نمی بخشمت به خـــــــــاطـــــــــر . . . چه تکلیف سنگینی ست
جستجوی انجمن
مدیر انجمن: یاسرمحمدی
تلخ ... (Soltane-Dard )    

یک قاشق ته سیگــــــار ...

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۲۴ ساعت 20:55 بازدید کل: 114 بازدید امروز: 114
 

امشب تــــو برایش شام میکشی و مـــن اینجا ...
تنها سیگــــــار میکشم !
شام من ته مانده ی سیگــــــار و اشک هایم است !
من میکشم و تو میکشی ...
من درد و سیگــــــار را ...
و تو برای او غذا ...
امشب شام آخر من است !

sigar 

خوراکم پیاله ایست از سیگــــــار و دود مکمل روحم ...
خیره می شوم به دود و غرق در خاطراتت می شوم !
دیگر ته مانده هایه سیگــــــارم را دور نمیریزم ...
گذاشتم که اگر برگشتی بفهمی چقدر دوستت داشتم !

sigar 

بیا اندکی از آش پشت پایت بچش ...
مزه خاکستر میدهد !
اما بی نمک است و کاری به زخم هایمان ندارد ...
حتی گاهی برای آنها مرحم میشود !
هیچ چیز حالِ این روزهایم را خوب نمیکند ، جز ...
چند قاشقی از سوپِ ته سیگــــــاری هایم !!!

sigar 

یک قاشق ته سیگــــــار ...
تمام چاشنی هایش برای یک مرگ آرام کافیست !
این دست پخت توست ...

sigar

سیگــــــار  از درون و تو از بیرون دلم را گرم میکنید ...
معشوقه هایی که مرا لب پرتگاه کشانده اید !

این مطلب توسط یاسرمحمدی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۷/۲۴ - ۲۱:۴۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)